از آنجايي كه منابع طبيعي جزء انفال مي باشد و انفال هم به همه مردم تعلق دارد و همان طور يكه نسل هاي گذشته جنگل ها و مراتع را حفظ كرده و به دست ما سپرده اند ما هم بايستي در حفظ و نگهداري آن كوشا بوده و در زمان حيات خود از ان بهره مند شويم و صحيح وسالم بدست نسل هاي بعدي تحويل دهيم و حق تخريب آنها را نداريم .

كره خاكي هم اكنون از توانمندي هاي خوبي برخوردار است ولي توانمندي هاي ما انسان ها كم شده است و گازهاي دي اكسيد كربن زيادي به سويله انسان ها وارد كره خاكي مي گردد كه باعث لطمات زيادي به منابع طبيعي مي شود و انسان ها بايستي با علم و دانش خود ان را كنترل نموده و اين موازنه چرخه اكوسيستم را به هم بزنند تا حداقل با كنترل آن بعد از يك ميليون سال اين موازنه توانمندي هاي كره زمين با توانمندي هاي سال ها مساوي گردد .

معادن نفت – گاز به عنوان طلاي سياه نامگذاري شده كه جز منابع طبيعي تمام شوند محسوب مي گردند و بالاخره بهره برداري تمام خواهند شد اما جنگل هاي سرسبز و درختان و مراتع به عنوان طلاي سبز نامگذاري مي شوند و جزء منابع طبيعي تجديد شونده محسوب مي گردند كه با حفظ و نگهداري و بهره برداري صحيح انسان ها هيچ زماني به پايان نخواهد رسيد پس با همين جمله كوتاه مقايسه بين منابع طبيعي تمام شونده مثل نفت و گاز و منابع طبيعي تجديد شونده مثل جنگل ها و مراتع ها به ارزش و اهميت اين منابع طبيعي تجديد شونده پي مي بريم و نگهداري آن مربوط به رابطه مردم با منابع طبيعي كشورشان خواهد بود .

در پايان از همه كشاورزان محترم شهر ستان هاي مرودشت – پاسارگاد – ارسنجان خواهشمند است تحت هيچ شرايطي مبادرت به آتش زدن جا گندم هاي خود ننمايند چون در عمق 30 الي 40 سانتي متر اراضي كشاورزي در هر سانتي متر مكعب خاك ميليون ها موجود زنده ميكروسكوپي به نام ميكروارگانيسم ها زندگي م يكنند و همين ميكروارگانيسم ها هستند كه بزرگترين خدمت را به بشريت انجام داده اند و مواد معدني را به عالي تبديل نموده و و بالعكس        را به صورت خاك زراعي در آورده و قابل بهره برداري گردد .

ولي متاسفانه در طول يك دوره 30 الي 50 سال در اثر حرارت           همان ميكروارگانيسم ها از بين رفته و خاك كشاورزي به خاك لم يزرع تبديل مي شود كه قابل استفاده نخواهد بود در واقع با اين حمل خطرناك خود اراضي كشاورزي را براي استفاده نسل هاي آينده براي هميشه از بين خواهيم برد .