از مایه های مباهات و فخر ما ایرانی ها، نصب شدن فرشی مزین به ابیات ماندگارسعدی(علیه الرحمه) در سالن مذاکرات سازمان ملل است، آنجا که بنی آدم را به عنوان عضوی از یکدیگر می خواند و درد یکی از آن ها را، درد همه می داند.
متأسفانه بی تفاوتی، سهل انگاری، سیاست زدگی و هزار و یک دلیل پیدا و پنهان دیگر، چنان عرصه را بر ما تنگ کرده و مشغولمان ساخته که از من خبرنگار و نویسنده تا فلان عزیز مسئول، یادمان می رود که به مصداق این ابیات، در قبال یکدیگر متعهد هستیم و وظیفه داریم.
فضای شهر ما این روزها چنان غرق در کلنگ زدن این پروژه یا افتتاح آن پروژه، اخذ امتیاز این تیم یا صعود و سقوط آن تیم است که فراموش می کنیم بزرگ مردانی جانشان را در طبق اخلاص می گذارند تا من و شما، شب را کمی آسوده تر و آرام تر بخوابیم.
هفته گذشته یکی از عزیزان شاغل در آتش نشانی(مهدی نجم باختری) در حین مأموریت مصدوم گردید و وضعیت وخیم ایشان، موجی از نگرانی را بین شهروندان و همکاران بوجود آورد.
اظهار لطف همکاران این عزیز از گوشه و کنار کشور و محبت های مردم، وظیفه مسئولین را در رسیدگی و پیگیری وضعیت ایشان سنگین تر می کرد اما آنچه که شاهد بودیم فقط بی تفاوتی بوده است و بی تفاوتی.
ختم های سیاسی را که همه به خاطر داریم!
اگر این حادثه دوماه قبل از هر انتخاباتی در شهرمان به وقوع می پیوست قطعأ سیل عیادت کنندگان از این آتش نشان مصدوم، نگهبانان بیمارستان را به ستوه می آورد و بر سر اظهار لطف به ایشان رقابت در می گرفت!!!
به راستی نگرانی و اضطراب خانواده و همکاران ایشان را کدام مسئول شهر پاسخگوست؟ آیا رسانه ای کردن و به تصویر کشیدن وضعیت ایشان در شبکه های استان و کشور، دینی بر گردن ما نبوده تا این اطمینان خاطر را در بین آتش نشانان شهر به وجود آوریم که قدردان محبت ها و زحمت های این عزیزان هستیم؟
از مجموعه شورا و شهرداری، جز یکی دو نفر (اسماعیل استواری و محمدحسن زارعی نژاد) و شهردار به عنوان مسئول این سازمان، به عنوان نمایندگان مردم چه قدمی در این راه برداشته اند؟ بازدید و حمایت از این مصدوم بزرگوار و خانواده ایشان “به نیابت ازمردم” کمترین تعهدی است که امیدواریم آن را به بوته فراموشی نسپرده باشند. و یا شاید باید به این موضوع هم مانند تمام مسائل ریز و درشت شهر نگاهی حزبی، جناحی و گروهی داشته باشیم؟ یادمان باشد که حادثه، مدیر و کارمند، خوب و بد، زشت و زیبا و… نمی شناسد و بهتر است خود را از گزند اتفاقات و حوادت مصون ندانیم چرا که دوباره و دوباره، وظیفه مهار آتش و مدیریت حوادث بر عهده همین دوستان بزرگوار است.
آتش در دل طبیعت را می توان دیر یا زود خاموش کرد اما کم لطفی و “بی غم بودن از محنت دیگران” آتش در دل ها بپا می کند. بیایید آتش نشان دل های یکدیگر باشیم.
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها رانماند قرار
محمد دبیری
mddabiri@yahoo.com