تاملی بریک مصاحبه
|
1640
|
:كد |
دوشنبه 15 مهر 1392 |
|
تاملی بر یک مصاحبه (یا رب این شهر چه شهریست..............) در شهر ما ، جریان نامفهوم و عجیبی از فرصت سوزی و بی توجهی در جریان است. بارها و بارها در بحبوحه هر انتخابات و یا در مراسم تودیع و معارفه...
|
در شهر ما ، جریان نامفهوم و عجیبی از فرصت سوزی و بی توجهی در جریان است. بارها و بارها در بحبوحه هر انتخابات و یا در مراسم تودیع و معارفه هر مقام مسئولی ، شاهد بوده ایم که چندین صفحه از استعدادها و پتانسیل این شهر ، پشت هم برشمرده میشود اما، به محض رسیدن به مقصود و سوار شدن بر "خر مراد" ، اولین چیزی که به بوته فراموشی سپرده میشود توجه و اهتمام به همان استعدادهاست .
گفتگوی درج شده در سایت خوشه مرودشت با یکی از جوانان مرودشتی (میلاد محسنی ) که در پی ثبت یک رکورد در کتاب گینس است و مشاهده درخواست و تقاضای ایشان در کنار عکسش ، مایه تاسف و تاثر است .
در دنیای امروز که تبلیغات یک سرمایه گذاری محسوب میشود ، در دنیای امروز که استفاده از عکس و نام هنرمندان و ورزشکاران از اولویت های اول هر موسسه و شرکت در جذب درامد بیشتر است ، عدم حمایت سرمایه داران ، سرمایه گذاران ، صاحبان مشاغل ، بانکها ، شهرداری و.....از این جوان مستعد مرودشتی جای سئوال و تعجب بسیار دارد.
هر روز شاهد پخش مسابقات مختلف ورزشی از صدا و سیما هستیم و بر روی البسه تمام تیمها ، انواع و اقسام تبلیغات از ادامس و نوشابه گرفته تا موسسات و مالی و بانکها خود نمایی میکند . در کشور خودمان ، بسیاری از شهرداریها با حمایت مالی از یک تیم ورزشی ، در پی معرفی بیشتر شهر خود هستند و متاسفانه این مهم ، در شهر ما محلی از اعراب ندارد.
سئوال اینجاست که در میان خیل عظیم روئسا و مدیران نهادها و ادارات مختلف این شهر ، یک علاقمند به ورزش وجود ندارد؟ ایا حمایت مادی و معنوی از یک ورزشکار که در پی اعتلای نام شهر و کشور است باعث ایجاد انگیزه و تشویق جوانان به ورزش نمی شود وایا یک قدم رو به جلو در مبارزه با اعتیاد و سایر ناهنجاری های اجتماعی به حساب نمی اید؟
ایا کسی نیست که بپذیرد اسپانسرینگ این ورزشکار تا نیل به مقصود و ثبت رکورد ، یک رابطه اقتصادی معقول و منحصر بفرد به حساب می اید که شاید تحقق مجدد ان به این زودی ها میسر نباشد؟
بسیاری از ادارات و ارگانهای شهر ما ، در مراسم تودیع و معارفه همکاران خود و یا در تبریک و تسلیت گفتن ها سنگ تمام گذاشته و مخارج بسیاری را متحمل میشوند ، بعید میدانم که در میان شهروندان ، به دلیل حمایت از امثال این جوان ، کسی مدیریت انان را زیر سئوال ببرد .
از انجاییکه در شهر ما همیشه "مرغ همسایه غاز بوده و هست " کافیست تا لاستیک خودروی یک ورزشکار یا هنرمند ، در حین عبور از مرودشت پنچر شود تا در پی اقامت اجباری وی ، همگی برای گرفتن عکس و امضا به تکاپو بیفتیم . کافیست تا برخی از عزیزان مسئول ، متوجه شوند که فلان ورزشکار که در فلان دانشگاه ما ثبت نام کرده ، اندک موفقیتی به دست اورده تا برای نشان دادن میزان علاقه مان به ورزش !! و ارائه چهره ای مردمی از خود ، کارناوال تقدیر و تشکر برپا کنیم اما برای حمایت از جوانان این شهر ، نه خبری از نماینده است ، نه شورای شهر و نه هیچ مسئول دیگری .
شاید وقت ان رسیده باشد تا بپذیریم که پتانسیل و داشته های این شهر ، فقط در میزان بالای محصولات کشاورزی و تخت جمشید و پاسارگاد خلاصه نمی شود.
نیروی انسانی فعال و پویا از ملزومات پیشرفت در هر جامعه محسوب می شود و گواه این مدعا همین کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس هستند که علیرغم داشتن تمام امکانات سخت افزاری ، به دلیل نداشتن همین نیروی انسانی مستعد و ماهر، شاهد درخشش جوانان این مرز و بوم در عرصه های مختلف ورزشی بوده اند .
حداقل در بسیاری از شهرهای کشورمان ، سرمایه داران و سرمایه گذاران ، اندک تلاش و کوششی در این راه از خود نشان میدهند اما در شهر ما ، همین بی تفاوتی ها باعث میشود جوان ورزشکار مرودشتی ، از سر اجبار و درد ، در مصاحبه ها و گفتگو هایش خود را شیرازی معرفی کند و به همین دلیل مجبوریم که فریاد براوریم
( یارب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل
به کلافی بفروشند و خریداری نیست )
منبع:خوشه مرودشت
|
نظرات بینندگان |
|
ارسال نظرات |
|
|