دوباره ترکیب شورای جدید در مرودشت شکل گرفت و آزمون ، انتخاب و تجربه ای دیگر فراروی پارلمان شهری قرار گرفت.آزمونی برای یازده مرد شورای چهارم که با سعی و تلاش، دیگر کاندیداهای حاضر در عرصه ی انتخابات را پشت سرگذاشته اند و برای تغییر، بهبود وضع موجود و تامین مصالح و خواسته های به حق مردم به میدان آمده اند. این موضوع برگرفته از شعار تمام کاندیداها بویژه منتخبین میباشد: پیشرفت، بهسازی، ارتقاء در تمام سطوح کمی و کیفی مربوط به شهر، شهرداری و شهروندان. تصمیم اعضای محترم شورای شهر در انتخاب شهردار،خوب یا بد بطور مستقیم و غیر مستقیم برروی زندگی مردم تاثیرات کوتاه مدت؛ میان مدت و طولانی مدت خواهد داشت. چه بسا شهردار بتواند با تجمیع نیروها و هماهنگی بین بخشی نقطه عطفی در روند توسعه شهر گردد و کارها را به نحو مطلوب پیش ببرد. اتفاقی که بنظرِ نگارنده در این سی و چند سال اخیردیده نشده و اگر اقداماتی صورت گرفته مقطعی، کوتاه مدت و با نقاط ضعف فراوان بوده است. بعضا دیده شده اقداماتی که در دیگر شهرهاجزئی، معمولی و روزمره می باشد، افراد را در مرودشت ملقب به عنوان امیرکبیر می کند!!

اوضاع و احوال کنونی کشور و شرائط پس از دوره ی هشت ساله دکتر احمدی نژاد، انتخاب دکترروحانی که نشانگر خواست و اراده مردم برای تغییر شرائط و گذار از یک جانبه نگری ها و لزوم تدبیر است و تعامل با دولت ایشان نیز باید ملاکی برای فرد منتخب باشد تا انرژی ها و فرصت ها صرفِ مقابله با اندیشه های تاریخ مصرف گذشته نگردد.

قبل از هرکاری اعضای شورای محترم می بایست معیارهای کلی برای فرد مورد نظر را تدوین و سپس از افرادی که دارای این معیارها می باشند دعوت بعمل آورده و سپس با نگاهی موشکافانه به برنامه ها و توانمندی های او امتیاز داده و پر امتیاز ترین وخیر الموجودین را انتخاب کنند. تدقیق و تدبیر و تدبر، از خود گذشتگی، تفکر جمعی، استفاده از عقل و منطق بجای تعصب های خشک؛ انتخاب اصلح از بین کاندیداهای متعدد بدون در نظر گرفتن قرابت، طایفه و دیگر رابطه ها مسئولیتی سنگین بر دوش یکا یک اعضای محترم شورای شهر می باشد.

میزان بلوغ و اقتدار شورای شهر زمانی آشکار خواهد شد که توان تک تک اعضاء با هم جمع شده باشد و با تجمیع آن مسیری روشن در راستای آبادانی و اقتدار این شهر ایجاد گردد چرا که عقل جمعی وخردورزی می بایست نتیجه ای بمراتب بهتر از یک اندیشه را بدنبال داشته باشد.

یادمان باشد گذشته را نه میتوان تغییر داد، نه فراموش کرد، نه اصلاح کرد و نه پاک کرد فقط بایست آن را پذیرفت و درس گرفت. درس گرفتن، جلوگیری از تکرارخطای گذشته و عدم اصرار بر ادامه آن است. اعضای شورای جدید جائی برای تجربه،آزمون و خطا و دیگر اقداماتی که باعث عقب گرد و درجا زدن باشد ندارند چرا که پس از چند دوره تشکیل و فعالیت شورای شهر می توان از اقدامات آنان درس گرفت و کم خطا تر و قوی تر از گذشته گام برداشت.

از دیرباز تاکنون در کشورمان، هر تغییری با شخصیت افراد و آمد و شد ایشان گره خورده است. اگر در زمان هائی برنامه هائی برای نهادینه شدن مسیر پیشرفت توسط برخی افراد در نظر گرفته شده، نفرات بعدی یا از آن تخطی کرده اند یا بطور کلی آن را ملغی نموده اند. قرار گرفتن افراد توانا در جای مناسب، زمان معین و به موقع باعث پیشرفت ؛ آبادانی و توسعه دوچندان شده و نفع آن در تمام ابعاد و به جمیع افراد رسیده است.

نیم نگاهی به انتخاب شهرداران در مرودشت و حتی دیگر شهرها نشان میدهد که این ساز و کارِ نسبتاً روان و ساده، بعضا چنان پیچیده شده و کار را بجائی کشیده که شهر مرودشت چندین ماه (14ماه) بدون شهردارمی ماند و یا به انتخاب شهرداری بدون حتی یک ساعت سابقه مدیریت شهری می انجامد. همچنین افرادی خارج از شورا، فردی را با فشار بر مسند شهرداری مینشانند و بدتر اینکه با فشار مضاعف او را نگه میدارند.

شهرداران و مدیرانی که بعضاً هیچگاه مرودشت را در خور و شأن خود و خانواده اشان برای زندگی ندیدند و شیراز را برای سکونت و زندگی و مرودشت را برای نام، آوازه، درآمد و سکوئی برای پرش بسیار دوست داشتند و دارند.

اینکه افراد؛ گروه ها؛ جناح ها، اصحاب مطبوعات، تمام شهروندان مرودشت و حتی فراخوان عمومی، شخصی را برای تصدی پست شهرداری معرفی کنند نه تنها بد نیست بلکه در جای خود بسیار عالی و پسندیده خواهد بود. اما این روند فقط باید بعنوان معرفی کننده و برجسته کردن افراد در پیش روی انتخاب کنندگان که همان اعضای شورای شهر هستند باشد و از هرگونه فشار، اعمال نظر و اقداماتی که باعث انحراف از امانت داری و صیانت از آرای مردم شود، قویاًخودداری گردد.

تحمیل فردی برای تصدی این پست، در نظر نگرفتن جایگاه و مسئولیت مهم اعضاء محترم شورای شهر است که کار انتخاب قطعی شهردار را باید انجام دهند. قطعاً و بدون شک هیچ کس سزاوارتر و محق تر از فرزندان منتخب این شهر که دارای مدارج عالی و توانائی های لازم برای اداره این شهر باشند؛ نیست. کسانی که درد آشنایند و بی شک و شبهه، دلسوز تر از دایه خواهند بود و از ابتدا با سختیها، مرارتها و کاستی های این شهر، از کوچه های خاکی و بدون امکانات آن سربرآورده اند، بزرگ شده اند و مطمئناً در اذهان خود برای تک تک مشکلات راهکارها و راه حلهائی را مرور کرده اند، برنامه دارند و دل در گرو آبادی شهر دارند.

بنظر بنده «پست شهرداری» باید یکی از جایزه ها و پاداشهای لیاقت، قدرت و شایستگی کاندیداهای این جایگاه باشد. از بین کسانی که گذشته و عملکردشان نشان ازتوانمندی وجسارت برای حل مشکلات و معضلات دارد و آن را به عینه به اثبات رسانیده اند و تبار و گروه و جناح بندی آنان ملاکی برای انتخاب نباشد. تجربه مدیریت داشته باشد و توان خود را در حل مشکلات نشان داده باشد.

شهر مرودشت که بسرعت بزرگ و بزرگترمی شود شهرداریِ کارآزموده با توان مدیریتی و علمی بالا و دارای تحصیلات آکادمیکِ فنی مرتبط می خواهد تا کلید شهر را بدست بگیرد. بدون شک شماری از شهردارانِ پیشین مرودشت بیشتر از این که نقش شهردار را ایفا کرده باشند کدخدائی می کردند همانگونه که شورا هم مرجعی برای حل و فصل مشکلات روزمره، کم اهمیت، و عمدتا درخواستهای غیر قانونی شهروندان شده بود. شورائی که مهمترین وظیفه اش(حسب قانون) انتخاب شهردار و نظارت برعملکرد(نه دخالت) شهردار و امور شهر می باشد. متاسفانه مسیر قانونی و مصرح در قانون شوراها که فقط و فقط وظیفه ی شورا را «نظارت» پیش بینی کرده شدیدا منحرف شده و جای خود را به دخالت آشکار و علنی در تمام امور شهر داده است(بعنوان مثال و درکمال تعجب، موردی برای شخص بنده پیش آمد که یکی از اعضای شورای سوم، بطور مستقیم ؛ تلفنی و خارج از وقت اداری و بدلیل آزرده خاطری از بنده، بدون وجود دلیل قانونی به معاون شهرداری دستور توقیف ساخت و ساز ساختمانی را داد که مجوزهای لازم و قانونی آن اخذ شده بود. جالب این که این امر بدون معطلی و در اولین فرصت ممکنه انجام شد چون ایشان که ادعای قدرتمندی و توان برکناری معاون شهردار و حتی شهردار را در خود می دید معاون محترم را تهدید نمود و او نیز جز اطاعت بی چون وچرا راهی برای خود متصور نبود. البته اینجانب حق شکایت از هردو را برای خود محفوظ داشته ام). بگونه ای که شورا در بیشتر جاها نه تنها کارائی مثبتی از خود نشان ندادند بلکه باعث قفل شدن کارها ،طولانی شدن مدت تصمیم گیری ها و حتی انحلال شورا شدند که پایتخت هم ازاین امر بی نصیب نماند. همانطور که همه میدانیم، فردی عمل کردن خصلت رسوخ کرده در اخلاق ما ایرانیان است و هرچه پیشتر می رویم نمود بیشتری دارد. شعارها و ادعاها عموماً جمعی مطرح میشود ولی درنهایت این نفع شخصی و نهایتاً گروهی هست که جایگزین نگاه جمع گرایانه میشود.

در شرایط حاضر و از سوی برخی افراد نقل قولها و گفتارهائی(صحت و سقم آن مشخص نیست) از اعضای محترم شورای شهر به بیرون درز کرده که شهردار از قبل تعیین شده است و ما هیچ نقشی در این مورد نداریم. اگر اینچنین هست که وای به حال شهرمان و اگر چنین نیست باید از این توهم که شورا فاقد اختیار است بدر آئیم. اگر شهردار را تعیین شده بدانیم پس برای چه این همه تلاش و کوشش کرده ایم؟؟برای چه این همه هزینه کرده ایم؟؟ اگر برخی با گفتن این حرف قصد برداشتن مسئولیت از دوش خودشان را دارند حرفی جداگانه است که اذهان را به سمت سوء استفاده از نام شورا برای برخی افراد متوجه میکند. وقتی مهمترین وظیفه شورا، شدنی نیست مابقی هم یا معطل می ماند و یا بخودی خود جلو می رود. بنابراین بهترین گزینه، شفاف سازی مراحی انتخاب شهردار و اعلام آن به مردم ساکت و دانای شهر است که همه چیز را می بینند، می فهمند و تحلیل میکند. پس بیاییم با کمک به انتخاب شهرداری از هرجهت شایسته و بایسته، دارای برنامه و تعامل گرا نتیجه ای متفاوت برای شهرمان به ارمغان بیاوریم. شهری که سزاوار بهترینهاست و با داشتن انواع پتانسیلهای بالقوه و بالفعل بسیاری از کارها را بخودی خود پیش برده است و فقط اراده ای و دانشی و کوششی برای استفاده مفید از آن را محتاج است. بیاییم از فرصت سوزی ها و بی مبالاتی ها و بی تفاوت بودن نسبت به اطرافمان دست برداریم.

و در پایان چند کلام با بزرگوارنی که هرکدام به نحوی از انحاء خود را شهردار مرودشت می بینند.این که کاندیداها بی شمارند، به خودی خود و فی نفسه نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه جای بسی خوشحالی و خرسندی است که فرزندان این خطه به اندازه ای هستند که برای انتخاب چنین پست مهم و باارزشی کاندیدا شده اند. این افراد می توانند شامل تمام شهروندان اعم از زن و مرد و پیر و جوان باشد که هیچ کس بر دیگری ارجحیتی جز لیاقت، شایستگی و تجربه و دانش ندارد.

برخی کاندیداها مجموعه ای از تمام فاکتورهای لازم را دارا میباشند و همین نقطه وکلید حل مسئله است. کسانی که با فشار و استفاده از اهرم های قدرت و دیگر موارد سعی در نشاندن افرادی خاص بر این مسند را دارند باید آگاه باشند که اگر فرد مورد نظرشان دارای شاخصه های لازم نباشد مانند تیغ دولبه عمل خواهد کرد. علاوه بر اینکه هیچ منفعتی برایشان به ارمغان نخواهد آورد بلکه باعث نارضایتی و عقب گرد و جاماندن از دیگر شهرهاخواهد شد که عواقبش برای بانیان آن زیان بار و مسئولیت آور خواهد بود. البته تعداد قلیلی هم کاری به کار این صحبت ها و پیشرفت شهرو از این قبیل مسائل ندارند و فقط و فقط هدفشان بدست گرفتن کلید شهر است و منافع بی شمار قانونی و غیر قانونی آن را مد نظر خود دارند و پیه همه چیز را به بدن خود مالیده اند.

اگر همه ی ما بدیده ی حسرت وحیرت به شهرهای دیگر نظیر اصفهان و تبریز و حتی زرقان می نگریم ، پس چرا الگو و مسیر رسیدن به این وضعیت را دنبال نکنیم؟ راهی پر مشقت و دشوار که افراد شایسته، قانونگذاران باتجربه و دلسوز آن را هموار کرده اند. کف ِخواسته های خود را بالا برده اند و حداقلی را برای هر پست و جایگاه درنظر گرفته اند تا هرکسی ادعای هر مسئولیتی را نداشته باشد و افراد شایسته بدانجا رسند وآنی کنند که باید.

مد نظر قراردادن شهرهای بزرگ و کالبد شکافی انتخاب شهرداران آن، میتواند افقی روشن از اقدامات درست و نادرست آنان را فراروی ما قراردهد. برگزاری جلسات علنی و شفاف، همراه با ارائه برنامه های نامزدهای این سمت تا حدودی راه را بر انتخاب نادرست و پشت پرده شهردار می بندد. انتخابی که تمام شهروندان، مشتاقانه و در سکوتِ خاموشِ خود منتظر آنند تا ببینند تنها پستی که در شهر با انتخاب مستقیم خودشان رقم خورده است چه نتیجه ای در بر خواهد داشت ودر برابرحجمِ عظیمِ شعارها بازنده شده اند یا برنده؟

به جای حسرت خوردن بر آنچه گذشته و شکایت از وضع موجود، بهتر است جلوی ضرر را گرفت که هرزمان این کار انجام گیرد منفعت است. کارهائی که دیگران در مرودشت کردند را اغراق آمیز جلوه ندهیم که هیچ کس سود نخواهد برد و اگر فردمنتخب، خردمند؛ لایق و کاردان باشد باعث پیشرفت روز به روز خواهد بود و نفعش را همه و ثوابش را اعضای شورای محترم خواهند برد واگر جز این شد بزرگترین قربانی تصمیم شورا «تخصص، شایستگی و دید کارشناسانه» خواهد بود.

پس اکنون این ماییم و این شورا و انتخاب شهردار توسط آنان که مهم ترین ملاک قضاوت همگان خواهد بود. قضاوتی آشکار و نتیجه ای عیان برای اندازه گیری میزان توسعه یافتگی ما در برابر دیگر شهرها و یا شاید.........................دیگر روستاها!