ماه مبارک رمضان را سپری می کنیم. در ماهی بسر می بریم که یکی از صدها علل فلسفه وجودی آن ، تمرین صبر و خویشتن داری است و متاسفانه ، آنچه که از ابتدای این ماه عزیر در رسانه ها خوانده و شنیده ایم، بر خلاف تمام آموزه های دینی و اخلاقی بوده است.
انتقاد کردن از مسئولینی که خود را خادم مردم می دانند از ابتدایی ترین حقوق شهروندی است و حتی اگر ، در بین نقدها و نوشته های دوستان ، مطلبی به مذاق یک مسول خوش نمی آید و یا انرا ناعادلانه می داند، قانون مطبوعات راه پاسخگویی را به همان شیوه باز گذاشته است تا حرمت ها نشکند و پرده ها بر نیفتد.
آقای اسفندیاری با سابقه چندین ساله در امر مطبوعات ، عملکرد و مدیریت شهرداری و مجموعه تحت امر وی را به بوته نقد کشیده و آنچه که به غلط در میان برخی از دوستان مسئول جا افتاده است ، برداشتهای فردی و شخصی از این مدل نقدهاست.
یادمان رفته که تفاوت های فراوانی بین جایگاه فردی و حقیقی آقای غلامعلی خسروانی با شخصیت حقوقی یک شهردار وجود دارد و این نقدها متوجه مدیریت شهرداری و مجموعه آن بوده و عدم قبول و پذیرش این موضوع در میان قریب به اکثریت مسئولین و مدیران باعث می شود تا از برخوردها و عکس العمل ها ، بوی تسویه حساب به مشام برسد.
اگر مدیریت شهرداری به هر دلیلی تصمیم به قطع همکاری با مدیر عامل تاکسیرانی گرفته بود، عدم پیش بینی این موضوع که تقارن و همزمانی آن با نوشته و نقد برادر وی و همچنین عدم انجام تشریفات قانونی در برکناری او ، باعث خواهد شد که هیچ دلیل دیگری را جزء تسویه حساب برای آن متصور نشویم و این را نیز می توان به یک نقطه تاریک در کارنامه مدیران شهرداری تعبیر کرد، مضاف بر اینکه طبق صحبت های اقای خسروی در هفته نامه زاگرس ، ابتدا باید تکلیف هیات مدیره تاکسیرانی مشخص می شد که تاریخ اعتبار آن به پایان رسیده بوده است ؟؟
اینکه " گنه کرد در بلخ اهنگری ..............." در هیچ یک از آموزه های اخلاقی و اعتقادی ما نمی گنجد و این مدل رفتار ، نه زیبنده شهردار و شهرداری است و نه رعایت انصاف و عدالت در حق مدیر عامل جوانی که بنا بر گفته های شفاهی رانندگان تاکسی ، عملکرد مثبتی داشته است.
اکثریت اعضای شورای شهر نیز این برکناری را بر نتافته و در مقام اعتراض بر آمده اند. شاید در این روزهای پایانی عمر شورا ، راحت تر بتوان به این عزیزان خرده گرفت که باد کاشتید تا طوفان درو کنید، شاید بتوان راحت تر خرده گرفت که وقتی در مقابل تضییع حقوق کارکنان شهرداری ، قراردادهای یکطرفه ، خلاف مالی چند نفر در شهرداری که همه را زیر سئوال بردند، پرداخت نشدن مطالبات رفتگران شهر و......اطلاع رسانی شایسته و بایسته ای نداشتید ، امروز هم حرف حقتان با اقبال مواجه نشود و ماحصل خشت اولی که شما کج نها ده اید (انتخاب شهردار) ، آوار شدن دیوار کج بر سر یک مدیر جوان و بومی بوده است.
کمتر از دوماه تا روی کار آمدن شورای چهارم و معرفی شهردار باقی مانده است. شاید ، این جنگ و جدل های رسانه ای و برخوردها ، باعث شود تا اینبار که مردم ، کمی آگاهانه تر دست به گزینش و انتخاب شورای شهر زده اند، دست شورا برای انتخاب بازتر باشد.
پتانسیل بالای اقتصادی ، فرهنگی ، انسانی و تاریخی شهر ما ، حضور یک شهردار با سابقه کار در کلان شهر ها یا مرکز استان را توجیه میکند و باید باور کنیم که این انتخاب ، همان "خشت اول " معروف در ادبیات ماست.
محمد دبیری