|
بررسی برندهای رو به انقراض ایران از جمله آزمایش
|
1374
|
:كد |
شنبه 29 تير 1392 |
برند کشی در ایران جان گرفت، برندهایی که هرکدام می توانستند سفیر و معرف صنایع ایران در دنیا باشند.
به گزارش راه دانشحو، برندها را نباید دست کم گرفت، برندها حاصل خون و دل خوردن انسان هایی است که شاید امید جهانی شدن دسترنج خود را در سر می پرواندند.
اما امروز شاهدیم که این برندها هر کدام در صف مرگ و نیست شدن از لیست نام های تجاری قرار دارند تا دیگر به جز نام و نشان و خاطره ای در آلبوم صنعت کشور و حتی دنیا چیز دیگری به یادگار نگذارند.
از این نام ها و برندها در صنعت ایران آن هم در زمینه های مختلف کم نیستند، نام هایی که هرکدام از ما اگر حداقل سه دهه از زندگی مان را سپری کرده باشیم و اهل خاطره بازی هم باشیم، می بینیم بخشی از کودکی هر کدام مان به محصولات و تولیدات این کارخانجات وصل می شود و کودکی مان با آنها گره خورده است.
یادمان هست آن موقع ها مثل الان نبود که تلویزیون از صبح تا شب برنامه داشته باشد، دو سه ساعتی بیشتر برنامه نداشت، اول کمی برفک می دیدیم بعد برنامه گمشده ها، افرادی که به هر دلیل از خانه خارج شده و برنگشته بودند را معرفی می کرد و از مردم برای پیدا کردن آنها کمک می طلبید و بعد از آنها نوبت به کارتون یا برنامه کودک می رسید، از مدرسه که برمی گشتیم درهای کمدی شکل تلویزیون را باز می کردیم و دکمه های برجسته اش را می زدیم و چند دقیقه ای هم حتی برفک تماشا می کردیم و بر بالای این دکمه ها نام برند یک کارخانه ایرانی حک شده بود. یا تلویزیون هایی با بدنه قرمز در اندازه کوچک که برای تغییر کانال آنها باید دکمه ای مدور را به دور خودش برخلاف عقربه ساعت می چرخانیدیم.
برای آنها که این خاطره ها را در ذهن دوباره زنده کردند و تبسمی بر لب آورده اند، روشن است که گرچه تصویر این تلویزیون ها سیاه وسفید بود اما جای همه آنها در خاطرات ما رنگی است.
برندهای بسیاری در صنایع مختلف امروز حال نزاری دارند و شربت رحمت را می نوشند اما در این مطلب قصد داریم سرنوشت مبهم و تاریک چند برند از وسایل الکتریکی در زمینه تولید لوازم خانگی ایران را بخوانیم که هر کدام از این برندها در زمان خود شهرتی در صنعت ایران داشتند.
ارج
موسس شرکت ارج یعنی مهندس ارجمندی قبل از انقلاب در خیابان شوش، فرغون می ساخت که پس از مدتی وی به ساخت میز و صندلی ارج پرداخت که در نوع خود برند معروفی بود و شاید آنها که کمی بیشتر از سی سال دارند این میز و صندلی را در خانه های خود یا مادر و پدر بزرگشان به یاد بیاورند. پس از مدتی این مرد صنعتگر با تاسیس کارخانه ارج به سوی ساخت لوازم خانگی مانند یخچال، فریزر، اجاق گاز به غیر از تلویزیون گام برداشت.
پس از انقلاب موسس این کارخانه، ایران را به سوی آمریکا ترک کرد و کارخانه ارج دولتی شد و پس از دولتی شدن به سوی ورشکستگی قدم ها را چند تا یکی برداشت.
علینقی عالیجانی، وزیر اقتصاد ایران در سال های 1341 تا 1348 در کتاب خاطراتش می گوید: «در آخرین سفری که به شوروی کردم به آقای نوویکو، نایب نخست وزیر شوروی که قائم مقام کاسیگن نخست وزیر وقت شوروی بود، یک یخچال ایرانی ارج هدیه دادم .او فوق العاده خوشحال شد و به من تاکید کرد که راننده خودش می آید تا یخچال را ببرد و تاکید کرد مبادا یخچال را به دفترش بفرستم».
یخچال ایرانی در آن زمان به قدری شهرت یافته بود که یکی از بالاترین مقام های اجرایی آن کشور بزرگ از تصاحب آن ذوق زده شده و درخواست می کند محصولی را که ساخت ایران بر رویش درج شده برای استفاده خانواده اش به منزل ببرد.
روزی که سیروس ارجمند در سال 1316 این کارخانه را به عنوان اولین و بزرگترین کارخانه تولید کننده لوازم خانگی ایران تاسیس کرد شاید نمی دانست 70 سال بعد قرار است زمین های این کارخانه در جاده مخصوص کرج برای فعالیت دیگری در نظر گرفته شود و این کارخانه به شهرکی در گرمسار منتقل شود.
این شرکت پس از مصادره شدن در دهه 70 با یک اختلاس 20 میلیارد تومانی و فساد مالی به سوی انقراض گام برداشت.
آزمایش
حاج محسن آزمایش، یکی از بهترین برندهای آلمانی به نام «لیب هر» را از آلمان آورد و در مرودشت کارخانه ای شیک و مدرن با تکنولوژی آلمانی تاسیس کرد و نامش را آزمایش نهاد، آزمایش نیز مانند ارج سوپرمارکتی بود از تمام لوازم خانگی با این تفاوت که تلویزیون هم تولید می کرد.
آقای آزمایش قبل از اینکه وارد بازار لوازم خانگی شود، اتاق اتوبوس می ساخت، کارخانه آزمایش نیز مانند ارج به سرنوشت دولتی شدن مبتلا شد آنچنان که امروز 150 کارگر این کارخانه گرفتار مسائل پیش آمده برای این کارخانه با سرنوشت مبهم و خاکستری اش هستند و هر از چند بار در مقابل ساختمان های دولتی اعتصاب می کنند.
پارس الکتریک یا گروندیک
حاج محمد هاشم برخوردار، سومین فرزند خانواده ای بود که چند نسل آن در یزد مشغول به تجارت بودند؛ او با سرمایه ای که سال ها از محل تجارت به دست آورد از سال 41 تا 56 به همراه برادرش به سرمایه گذاری های صنعتی روی آوردند، کارخانه های پارس، توشیبا، پارس شهاب، پارس الکتریک، باتری پارس، لوازم خانگی پارس و چندین واحد صنعتی را بنیان کردند تا هشت هزار نفر در این کارخانه ها مشغول به کار شوند، پارس الکتریک نیز مصادره شد تا از طریق سازمان صنایع ملی به شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی شستا واگذار شود. از بین شرکای تجاری این شرکت تنها گروندیگ آلمان که در بین برندهای صوتی و تصویری برند درجه سوم اروپا به شمار می آمد با این شرکت همکاری اش را ادامه داد.
گروندیک چندسال برای همیشه پیش مرد و پارس الکتریک نتوانست مرده این برند را خریداری و به نام خود ثبت کند و از این به بعد برای تولید تلویزیون دست نیاز خود را به سمت کارخانه های کره ای به غیر از برندهای معروف دراز کرد که با یکی از قدیمی ترین برندهای صوتی و تصویری آسیا همکاری کند، پارس الکتریک در حالی که می رفت علاوه بر تولید تلویزیون های ال سی دی، لب تاپ ایرانی را نیز وارد بازار کند با تغییر ناگهانی مدیرعاملش مواجه شد تا مثل سایر برندهای با آینده ای نامعلوم روبرو شود.
مدیرعامل این شرکت طی سال های قبل چندین بار تغییر کرده که این عدم ثبات باعث شده 300 نفری که از خانواده هشت هزار نفری پارس باقی مانده همچنان برای آینده این شرکت نگران باشند.
برندهایی که نام برده شد تنها چند نمونه از برندهای معروف کشور هستند که مرگ آنها نزدیک شده است. در کنار این برندها چندین نام بزرگ دیگر که می توانستند نام ایران را در صدر صنعت دنیا قرار دهند امروز قرار است تغییر کاربری دهند.
سید جعفر امینی، مدیر عامل سابق پارس الکتریک، دلیل مرگ برندها در ایران را فقدان سازمان میراث فرهنگی صنعت کشور می داند و می گوید: «اگر می دانستیم برندها چه هویتی برای ما رقم می زنند، چنین ساده نظارهگر مرگ آنها نبودیم.»
تابوت برندهای ایرانی در حالی یک به یک از جلوی چشم دولتمردان ما به گورستان برده می شوند که توسعه و ارتقاء برند و جهانی شدن آن از رویکردهای اصلی شرکت های موفق جهان است.
محمد طهان پور، رییس اتحادیه لوازم خانگی درباره خالی شدن خانه ها از محصولات ایرانی به خبرنگار راه دانشجو می گوید: «این محصولات تا وقتی سرپا ماندند که رقیب خارجی در بازار نداشتند اما پس از تمام شدن جنگ و باز شدن مرزها به سوی محصولات خارجی شاهد خروج این محصولات از خانه های مردم بودیم، زیرا کالاهای خارجی در مقایسه با کالاهای ایرانی از کیفیت بهتری برخوردار بوده و مدرن تر بودند و مطابق با سلیقه مصرف کننده ها، محصول می ساختند».
وی یکی از آن برندها که از قبل از انقلاب تاکنون سرپا مانده را «بوتان» یا «آبسال» کنونی می داند و می افزاید: «این برند از پیش از انقلاب تاکنون همچنان مشتری دارد، چرا که با تکنولوژی روز پیش رفتند».
طهان پور تصریح کرد: «یک لوازم خانگی با کیفیت باید حداقل 10 تا 15 سال عمر کند.
وی تاکید کرد: «متاسفانه یکی از عوامل مهمی که باعث سرنگونی و نابود شدن برندهای تجاری قدیمی ما می شود دولتی شدن بود، به عبارتی تصرف این کارخانجات توسط دولت باعث انقراض نسل این برندهای به نام شد».
منبع:سایت راه دانشجو
|
نظرات بینندگان |
|
ارسال نظرات |
|
|
|
+تبلیعات در سایت مرودشت آنلاین با تعرفه های استثنائی - 09394084008
|