«ماليات مردم يکبار صرف طرحهاي عمرانيشتابزده ميشود، سپس دراثر گذر زمان و وارد آمدن خسارات بسيار، دوباره ماليات مردمصرف اصلاح و آسيبزدايي چنين طرحهايي ميشود. در اين بين چه کسي مقصر است؟»
«طرحي شتابزده که امروز مسافران را ازروبهروي نقش رستم به شيراز برساند، سبب اتلاف وقت، بودجهي ملي و آسيب رساندن بهآثار باستاني منطقه و خدشهدار کردن وجههي ايران در جهان است».
به گزارش بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويانايران (ايسنا)، اين مطالب بخشهايي از مقالهاي است كه محمدتقي عطايي ـ كارشناسپيشين بنياد پژوهشي پارسه پاسارگاد ـ با عنوان «آسيبشناسي مسير فعلي راهآهناصفهان ـ فارس» نوشته است.
متن كامل اين مقاله به اين شرح است: هر اثر يامحوطهي تاريخي ـ فرهنگي داراي يک محدوده بهعنوان عرصه و سه محدوده بهعنوانحريمهاي درجهي 1، 2 و 3 است. عرصهي اثر يا محوطه در اطراف شاخصترين و مهمترينبخش يک اثر تاريخي ـ فرهنگي ايجاد ميشود؛ اما چنين اثر يا محوطهاي در زيستبومشکل گرفته است. بنابراين حريمهاي سهگانه با توجه به چشمانداز طبيعي، باستاني وفرهنگي اثر يا محوطهي تاريخي ـ فرهنگي و نيز ارتباط ساير آثار و محوطهها با اثريا محوطهي اصلي، تعيين و تعريف ميگردد. محوطهي جهاني تخت جمشيد يکي از همينموارد است.
عرصهي اين محوطهي جهاني دربرگيرندهي تختگاه تختجمشيد بهعنوان ارگ سلطنتي شهر پارسه است. اين بخش همان است که در دورهي اسلامي ازآن بهعنوان «بيروني» ياد شده است؛ محلي که شاه کارهاي کشوري، لشگري، ديواني و غيرهرا اداره ميکرد. اطراف تختگاه و بر سطح دشت، ساختمانهاي ديگري ساخته شده که بيشترمخصوص حرم شاه بودهاند. اين بخش همان است که در دورهي اسلامي از آن بهعنوان «اندروني» ياد شده است.
دست کم ساختمانهاي بهدست آمده در برزن جنوبيداراي چنين کارکردي هستند. اين مجموعه متشکل از چند کاخ و يک نيايشگاه است. احتمالميرود که برزن شمالي تخت جمشيد نيز داراي کارکرد مشابهي باشد. در آنجا نيز يکنيايشگاه و بخشهايي از يک بناي فاخر بهدست آمده که تاريخ ساخت آنها احتمالامربوط به پس از دورهي هخامنشي است.
آرامگاههاي منسوب به داريوش سوم، اردشير دوم واردشير سوم بهعنوان بخش تدفيني تخت جمشيد هستند. بر يال کوهي که تخت جمشيد دردامنهي آن ساخته شده است، مجموعهي به هم پيوستهاي از پشتههاي خشتي ديده ميشودکه در اصل، باروي تخت جمشيد بوده و بايد آنرا بخش تدافعي ارگ محسوب كرد. اينبخشهاي مختلف، عرصهي محوطهي ميراث جهاني تخت جمشيد را تشکيل ميدهند و اکنون بافنسهاي آهني محصور شدهاند و محافظت ميشوند. درون عرصهي تخت جمشيد عبور و مروروسايل نقليه غير سازماني ممنوع است. لازم به ذکر است که درحال حاضر تمامي عرصهيتخت جمشيد که در اوايل انقلاب و به طرق مختلف از مالکيت اين مجموعه خارج شده بود،دوباره خريداري شده است.
حريم درجهي 1 تخت جمشيد با احتساب آثار برشمردهدر عرصهي تخت جمشيد شامل تعداد بسياري زيادي تپه، اثر و محوطه تاريخي است. اينآثار و محوطهها از جنوب به شمال به اين قرار است: تل چمني، تل باکون الف، تل باکونب، تل سهراب بيگي، تل شاهآبادي کوچک، تل ايمان، تل چرخ چاه، تل جلاآباد، گورستانچشمه، تل شاهآباد بزرگ، محوطهي بزرگ 600 هکتاري فيروزي، دو چاه بزرگ سنگي، سهمعدن استخراج سنگ، تل ريگي، کاخ دشت گوهر، آرامگاه ناتمام تخت رستم، مجموعهينقشبرجستههاي ساساني نقش رجب، پل سنگي، سه هزار گور سنگي بر فراز و دامنههايکوهستانهاي مشرف به تخت جمشيد، مجموعهي يادماني نقش رستم، بيش از 300 استوداندورهي ساساني، دو آتشدان سنگي، قلعهي دورهي ساساني ـ اسلامي بر فراز نقش رستم وامامزاده اسماعيل از دورهي اسلامي.
آثار و محوطههاي باستاني حريمهاي درجهي 2 و 3تخت جمشيد با احتساب آثار برشمرده در عرصه و حريم درجهي 1 تخت جمشيد از جنوب بهشمال به اين قرار است: تل سفيد، تل قلعه کهنه، چهارتاقي، تل نقاره، تپهينقارهخانه، تپهي فهونده، تپهي شمشآباد، تل تالار، تل پير کتاني، تل حلقهاي، تلمادآباد، تل دروازه، تل کوشک، تپهي گورستان و تل سنگ سفيد. بهدليل ارتباط منظريتمامي آثار و محوطههاي عرصه و حريمهاي سهگانه تخت جمشيد، لازم است تا تمام آنآثار حفظ و نگهداري شوند؛ اما انجام چنين کاري جز از طريق مبادي قانوني امکانپذيرنيست. به همين دليل، يکي از برنامههاي وزارت فرهنگ و هنر سابق و سازمان ميراثفرهنگي فعلي تعيين حريم و تصويب قانوني ضوابط آن است.
اجراي برنامهي تعيين حريم تخت جمشيد در سالهايپيش از انقلاب، به انجام رسيده و ضوابط آن همراه محدودههاي تعيينشده به تصويبوزارت فرهنگ و هنر سابق رسيده است. براساس دستورالعمل تشکيلات باستانشناسي کشور،نقشهي عرصه و حريمهاي هر اثر يا محوطهي باستاني و ضوابط آن پس از تصويب ولازمالاجرا بودن بايد بهصورت يک برگ نقشهي بزرگ تهيه و ضوابط مصوب حريم آن نيزدر کنار همان نقشه درج شود تا بهسادگي قابل فهم باشد. اين دستورالعمل در مورد تختجمشيد نيز به انجام رسيده است. ما در اينجا عينا ضوابط مصوب عرصه و حريمهاي تختجمشيد را که در کنار نقشهي آن درج شده است، ميآوريم تا خوانندگان آگاه شوند که چهضوابطي در مورد عرصه و حريمهاي تخت جمشيد مصوب شدهاند و از نظر قانوني لازمالاجرهستند.
ضوابط حريم محوطهي ميراث جهاني تخت جمشيدو نقش رستم مصوب 1356
ضوابط حريم محوطهي ميراث جهاني تخت جمشيد، نقشرستم و آثار تاريخي ـ فرهنگي واقع در کرانهي شرقي جلگهي مرودشت به استناد قانون ونظامنامهي قانون عتيقات (1309) و مادهي 127 مکرر قانون مجازات عمومي در تاريخ 1/12/1356 به تصويب شوراي فني باستانشناسي کشور رسيده، پس از تاييد وزارت فرهنگ وهنر سابق در تاريخ 9/12/1356 ضمن اعلان به مقامات مسؤول استان فارس به انضمامنقشهي محدودهي حرايم براي اطلاع عموم در روزنامهي بهار ايران شمارهي 3071 روزپنجشنبه مورخ 16/6/1357 به اين شرح به چاپ رسيد.
1) در داخل محدودهي خط ـ نقطه منعکسشده روينقشه، احداث هرگونه ساختمان و هر نوع مسحدثات و تاسيسات، عرس اشجار، دخل و تصرف دراراضي و هر نوع کندوکاو، همچنين نصب پايههاي چراغ و نظاير آنها ممنوع است. انجامزراعت در اراضي مزروعي که آثاري در آن مشهود نيست و در اثر بررسي نيز مشهود نشود،بدون کاربرد وسائل مکانيزه بلامانع است.
2) در کوه رحمت و نقش رستم هر نوع تاسيسات، کند وکار و دخل و تصرف، سنگبري و انفجار، جنگلکاري، و غرس اشجار، زراعت، احداثساختمان، نصب دکل، و نظاير آنها و هر نوع عمليات که موجب تغيير شکل هيات و منظرعمومي کوه شود، ممنوع است.
3) ساختمانهاي موجود هتل داريوش و متل جهانگردي ومحوطهسازي و اشجار آنها و ساختمان ژاندارمري و نگهباني و نظاير آنها که موردنياز صنعت جهانگردي و رفاهي بازديدکنندگان آثار تاريخي تخت جمشيد است، ميتوانندباقي بمانند، ليکن براي توسعهي محوطهسازي و ايجاد تاسيسات جديد عاملين يادستوردهندگان بايد قبل هر اقدامي موافقت وزارت فرهنگ و هنر را جلب كنند.
4) در شهر زراعي که خود روي آثار احداث شده است وبايد در موقع مقتضي برداشته شود و به محل مناسب ديگر منتقل گردد، انجام هر نوع دخلو تصرف در اراضي و همچنين اضافه كردن ساختمان و تاسيسات ممنوع اعلام ميشود.
5) در اين محدوده، ساختمانهاي مسکوني يا دامداريو تاسيسات مربوط به آن و هر نوع تاسيسات ديگر موجود بايد در موقع مقتضي برداشتهشود.
6) پايههاي برق و تلفن و سيمهاي آنها و محوطهيآسفالتشده مزاحم منطقه و اشجاري که مزاحم ديد و منظر عمومي تخت جمشيد است، بايدبرداشته شود.
ضوابط حريم درجهي دو
داخل محدودهي منعکسشده روي نقشه تا اول مهرماه 1357 کليه ضوابط و شرايط مندرج در محدودهي خط ـ نقطه منعکسشده روي نقشه مشمول اينمحدوده نيز است. تعيين زمان مذکور از اين جهت است که در اين فرصت اداره کل حفاظتآثار باستاني با همکاري بنداد تحقيقات هخامنشي کليه بررسيهاي لازم در محدوده مزبوررا انجام داده و براساس نتايج حاصل از بررسي، ضوابط قطعي آن ابلاغ گردد.
ضوابط حريم درجهي سه
1) در منطقهي مزبور که بين مناطق اول و دوم و خطمضاعف (خط پيوسته در اين نقشه) واقع شده است، احداث کارخانه، شهرک، مجتمعهايمسکوني و تفکيک اراضي ممنوع است.
2) حداکثر مساحت مستحدثات در هر نقطه نبايد از دهدرصد مساحت هر قطعه زمين مزروعي بيشتر باشد و در مورد واحدهاي مسکوني نبايد از 240متر مربع زيربنا تجاوز كند. در ضمن در طرفين شاهراه اصفهان ـ شيراز از فاصلهمنطقهي ممنوعهي دوم تا مرودشت جاده سرويس احداث و بين جاده سرويس و شاهراه در سطحمناسبي درختکاري شود. ضمنا در فضاهاي باز موجود بين ساختمانهاي احداثشده آزمايش وسيلو و ساير ساختمانهايي که از کارخانه سنگبري تا محدود شهري مرودشت احداث شدهبايد درختکاري شود.
3) بنداد تحقيقات هخامنشي مسؤول مراقبت در اجرا ورعايت ضوابط کلي مناطق فوقالذکر خواهد بود.
با توجه به فراواني آثار و محوطههاي موجود درحريمهاي سهگانهي تخت جمشيد و ارتباط آنها با يکديگر، لازم است تا بافت و منظراين حريمها تا جاي ممکن از تغيير و تخريب به دور باشد. ضوابط حريم محوطههايتاريخي به اين دليل طراحي شدهاند تا فرصت لازم براي انجام چنين پژوهشهايي رافراهم آورند. بنابراين نبايد با اقدامات شتابزده دست به اجراي طرحهاي عمراني زد. انجام چنين طرحهايي ريخت و منظر محيط آثار و محوطههاي باستاني را به هم ميريزد. در جايي که تصور نميشود، هيچ نشاني از زندگي گذشتگان موجود باشد، به ناگاه بقايايارزشمندي بهدست ميآيند. براي نمونه بايد به طرح آبرساني رامهرمز اشاره كرد که دربهار امسال به اجرا درآمد. عليرغم هشدارهاي مسؤولان و کارشناسان ادارهي ميراثفرهنگي رامهرمز اين طرح با دستورهاي فرمايشي و فشار دستگاههاي اداري ذينفع بهاجرا درآمد و در نزديکي محوطهاي به نام جوبجي آرامگاهي از دوره عيلام نو باتيغههاي بيل مکانيکي کاملا تکهپاره شد. دو تابوت مفرغي و اسکلتهاي موجود درآنها، جواهرات، ظروف مفرغي و سفالين و ساختمان خود آرامگاه بهطور کلي از ميانرفتند و بعدها باستانشناسان با الک کردن خاکهايي که بيل مکانيکي در اطراف پراکندهکرده بود، توانستند، برخي از اشياي آرامگاه را پيدا کنند. اينبار نيز با يک اقدامنسجيده، ما آرامگاهي سلطنتي را از دورهي عيلام نو از دست داديم. آنوقت جاي تعجبنيست که مردم از ما باستانشناسان ميپرسند، چرا در مصر بقاياي اجساد و آرامگاههايفراعنه کشف ميشوند، اما در ايران از اينگونه موارد خبري نيست؟
براي اينکه ثابت کرده باشيم که عاقبتانجام چنين طرحهاي عمراني که با شتاب و فرمايش به انجام ميرسند چيست، به ذکر چندنمونهي عيني ميپردازيم؛ جادهي بزرگ غرب کشور که تهران را به قزوين، همدان،کرمانشاه و سپس به عراق وصل ميکند، از منطقهي بيستون عبور ميكند. در گذشته، اينجاده درست از پاي نقشبرجستهي بيستون ميگذشت. سپس اين مجموعه به فهرست آثار جهانيملحق شد. در نتيجه بهدليل لرزشهاي که عبور وسائط نقليه به آثار جهاني بيستون واردميآمد، سازمان ميراث فرهنگي مسير جاده را در اين قسمت تغيير داد. اکنون اين جادهاز حدود پنج کيلومتري بيستون ميگذرد. همين موضوع عينا در مورد جادهي ارتباطيمرودشت به روستاهاي اطراف تخت جمشيد به وقوع پيوست.
تجويدي در زير آن جاده در برزن جنوبي کاوشكرد و بقاياي کاخي از همان دوره را بهدست آورد. اکنون مسير آن جاده تقريبا از 10کيلومتري غرب تخت جمشيد ميگذرد. نمونهي ديگر راهآهن تهران ـ مشهد بود. اينراهآهن در منطقهي دامغان از ميان محوطهي مشهور حصار ميگذشت. اعتراض يکباستانشناس دلسوز پاسخي شايسته نيافت. او از سازمان ميراث فرهنگي وقت اخراج شد. امروز پس از چند دهه، مسؤولان ميراث فرهنگي با برپايي همايشي تشخيص دادند کهراهآهن صدمات و لطمات جبرانناپذيري بر ميراث منطقه وارد آورده است. به همين دليل،درصدند تا مسير راهآهن را تغيير دهند. همهي اينها يعني اينکه اجراي اين طرحهايعمراني بدون بررسيهاي همهجانبه و فقط از ديدگاه مهندسي و فني اجرا شده و در آن،شتاب و فرمايش بيش از کارهاي کارشناسي مورد توجه بوده است.
نتيجه آنکه ماليات مردم يکبار صرف طرحهايعمراني شتابزده ميشود، سپس دراثر گذر زمان و وارد آمدن خسارات بسيار، دوبارهماليات مردم صرف اصلاح و آسيبزدايي چنين طرحهايي ميشود. در اين بين چه کسي مقصراست؟
بنابر نص قانون مصوب که در بالا به آناشاره شد، هرگونه عمليات عمراني درون عرصه و حريمهاي سهگانه تخت جمشيد ممنوع استو اين بهمعناي آن است که در هر صورتي قطار نميتواند از اين تنگه عبور كند؛ زيراتمام عرض تنگه بين کوه مهر و کوه نقش رستم در حريم درجهي 1 تخت جمشيد قرار دارد. بنابراين بايد به فکر راه حلي ديگر بود. يک مسير پيشنهادي، استفاده از يک تونل کهاز تنگ خوش واقع در مقابل شهر سيوند شروع و از پشت روستاي شول خارج ميشود، است. دراين صورت، قطار از حريمهاي تخت جمشيد عبور نخواهد کرد. در ضمن مسير نيز در حدود 15کيلومتر کوتاهتر خواهد شد؛ اما اين مسير صرفا يک پيشنهادي يکبعدي است، زيرابهدليل تخصص نداشتن نگارنده در زمينه مسايل فني و مهندسي، مسايل فني در آن لحاظنشده است.
لرزههاي کندن تونل و عبور قطار از درونکوهي که تمام آثار نقش رستم بر بدنه آن کنده شدهاست، چه عاقبتي خواهد داشت؟ بههمين دليل بهتر است تا يک گروه کارشناسي مجرب و متخصص از تمام رشتههاي مرتبط تشکيلشود و دوباره طرح را مورد بررسي قرار دهد. قويا پيشنهاد ميشود که اين گروه کاريمسير راهآهن را از آباده مورد بازبيني مجدد قرار دهند و تمام مسيرهاي ممکن وخطرهاي احتمالي را بررسي كنند. سزاست در نگهداري و نگهباني آثار نقش رستم، باشکيبايي بسيار عمل كنيم. طرحي شتابزده که امروز مسافران را از روبهروي نقش رستم بهشيراز برساند، سبب اتلاف وقت، بودجهي ملي و آسيب رساندن به آثار باستاني منطقه وخدشهدار کردن وجههي ايران در جهان است.
بنا به دلايلي که اکنون به آنها خواهمپرداخت، حتا اگر قانون حريمهاي سهگانه نيز وجود نداشت، باز هم انجام طرح راهآهنتهران ـ شيراز عملي بسيار خطرناک به حساب ميآمد. مجموعهي آثار نقش رستم متشکل ازآرامگاههاي دورهي هخامنشي و نقش برجستههاي دورهي ساساني است. در اين ميان، تنهابه آسيبشناسي يک آرامگاه هخامنشي ميپردازيم. اين آرامگاه، وقتي به مجموعه واردميشويد، اولين از سمت راست بوده و منسوب به خشيارشا است. اين آرامگاه در بخشي ازکوه کنده شده که بهوسيله يک گسل سراسري از بقيه مجموعه جدا شده است. همين گسل درپشت آرامگاه نيز ادامه دارد. به همين دليل آرامگاه از همه سمت از کوه جدا شده وبهدليل سنگيني، اين تودهي حجيم تاکنون بر سر جاي خود ماندگار شده است. جنس اينتوده سنگي که آرامگاه در آن تراشيده شده مناسب نيست و بهدليل همان گسلهايپيشگفته، ترکهاي عميقي در سرتاسر آرامگاه مشاهده ميشوند. دو ترک عميق درست بهموازات ساختار آرامگاه ايجاد شده و به گسلها پيوسته است. اين دو ترک عميق دراثرگذر زمان، وضعيت بدتري پيدا کرده است. هر سال با شروع زمستان، آب بارانهاي فصليوارد اين دو ترک ميشود و با يخزدگي شبانه، عمق ترکها بيشتر ميشود. امروزه ايندو ترک عمده، نزديک به 20 سانتيمتر بازشدگي دارند. بهدليل اين دو ترک عمده،ترکهاي ديگري در سرتاسر آرامگاه ايجاد شده و وضعيت موجود را وخيمتر کردهاست.
در هر زمستان، اين روند تشديد ميشود. متاسفانه آببارندگيهاي فصلي از ترکهاي موجود به داخل جسم سنگ نفوذ و حفرههايي را درون جسمسنگ ايجاد کرده است. در تمام فصل پاييز و زمستان و بهار، هميشه مقداري آب، از اينحفرههاي دروني و از طريق ترکي که بر جداره آرامگاه وجود دارد، به بيرون نشتميکند. معماران مهندسان دورهي هخامنشي از اين خطرات آگاه بودهاند. حتا احتمالابايد تصور كرد که آنها به شاهنشاه صاحب آرامگاه خطرات موجود را گوشزد كرده باشند. ساخت آرامگاه با تمام خطرات پيش رو، فقط به جنبهي آييني و تقدس اين قسمت ازکوهستان وابسته بوده و به همين دليل، شاهنشاه هخامنشي عليرغم وجود چنين مشکلاتيدستور به ساخت آرامگاه خويش داده است؛ اما مهندسان و معماران دورهي هخامنشي،نابخردانه با اين طرح برخورد نکردهاند. آنها همزمان با شروع ساخت آرامگاه، وضعيتتوپوگرافي محل را به دقت مطالعه کرده و تمهيداتي انديشيدهاند که خطرات به حداقلممکن برسد. براي مثال بر بالاي آرامگاه و روي کوه جويهايي در دل سنگ کندهاند تاآبهاي سطحي را هرچه زودتر از اين قسمت دور کند. همچنين درست در گوشه شمالي آرامگاهو بر بالاي کوه، استخري بزرگ را در سنگ کندهاند. اين استخر در سر راه مسيلي طبيعيبر بالاي کوه قرار دارد. در زمان بارندگيهاي شديد و پيش از احداث اين استخر، آبباران از اين مسيل جاري شده و بهصورت آبشاري به پايين سرازير ميشد. حتا امروز هماثرات اين آبشار بر ديوارهي کوه نقش رستم ديده ميشود. سپس زماني که آرامگاهداريوش بزرگ و آرامگاه مورد نظر ما که احتمالا از آن خشيارشا است، ساخته شده، ديگرنميشد، نسبت به اين آبشار طبيعي فصلي بيتفاوت بود. به همين دليل، مهندسان دورهيهخامنشي، دست به کار شدند و اين استخر را بر سر راه آن مسيل طبيعي کندند. وجود چنيناستخري در لبهي پرتگاه باعث ميشد که آبهاي روان، ابتدا وارد استخر و در آن جمعشوند و سپس اگر بيش از گنجايش آن بود بهصورت خيلي آرام از ديوارهي کوه به پايينسرازير شود. بنابراين اين استخر کارکردي همچون يک حوضچهي آرامش را برعهده داشتهاست. متاسفانه عمق اين استخر بر ما معلوم نيست زيرا بر اثر همين کارکرد، اين استخردر طول 2500 سال از گل و لاي و سنگريزه پر شده و ديگر آن کاربري سابق را ندارد. بنابراين وضعيت آرامگاه در حالت عادي نيز چندان مطلوب نبوده و نياز به رسيدگي فوريو اضطراري دارد.
با توجه به مباحث مطرح شده در بالا،راهآهن با دو مانع اساسي روبرو است؛ 1) حالت نابهسامان آثار نقش رستم که در حالتعادي نياز به رسيدگي فوري دارد و عبور راهآهن از کنار آن در حکم تشديد روند طبيعيتخريب آثار آن است و 2) حريم قانوني و مصوب تخت جمشيد که دربرگيرندهي نقش رستم نيزميشود. طبق ضوابط مصوب حرايم سهگانه تخت جمشيد عبور راهآهن از اين منطقه به هيچوجه ممکن نيست، مگر با ناديده گرفتن قانون و شکستن آن. اگر مقامات مسؤول دراستانداري فارس سري به بايگانيهاي خود بزنند، حتما نقشه مصوب حرايم تخت جمشيد ـنقش رستم را خواهند يافت که در سال 1357 به آن استانداري ابلاغ شده است. همچنينکوتاهي مقامات وزارت راه و مسؤولان ساخت راهآهن اصفهان ـ شيراز نيز قابل بخشش نيستکه بدون مطالعهي کافي، دست به کار احداث يک طرح ملي شدهاند.
سخن آخر اينکه مسؤولان ميراث فرهنگي،حافظ آثار ملي و فرهنگي همه ايرانيان هستند. حداقل اينبار آنها نميتوانند از زيربار اين مسؤوليت شانه خالي کنند، زيرا حداقل در اين يک مورد قانونا حق با سازمانميراث فرهنگي است. کوتاهي را استانداري فارس و مسؤولان ساخت راهآهن انجامدادهاند، زيرا قانوني را که قريب 30 سال پيش به آنها ابلاغ شده را ناديدهگرفتهاند.
شادروان دکتر عليرضا شاپور شهبازي در تيرماه سال 1385 ديده از جهان فروبست. او در کار تدوين حرايم سهگانه و تصويب قانوني اينحريمها نقش اصلي را داشت. مسؤولان ميراث فرهنگي در مراسم هفتم شادروان شاپورشهبازي بر پاسداري از ميراث معنوي گرانقدري که او با رنج و زحمت بسيار اندوختهبود، تاکيد كردند. لازم به يادآوري ميدانم که يکي از آن مواريث معنوي که شادرواندکتر شاپور شهبازي براي پاسداشت مظاهر مادي معنويترين تمدن تاريخ بشريت از خود بهيادگار گذاشت، همين قانون حرايم تخت جمشيد ـ نقش رستم است. اين را هم بايد اضافهكنيم که تدوين و تصويب حرايم تخت جمشيد در سالهاي 1356 و 1357 اتفاق افتاده و همهميدانيم که در آن سالها که رژيم شاه در سراشيب سقوط بود، کسي به فکر چنين خدماتارزندهي فرهنگي نبود. اکنون بر ماست تا آنچه را که او به زحمت، تدوين و تصويب کردو از پيشتيباني قانون بهرمندش كرد، پاسداري كنيم.