عمرطولاني شوراهاي سوم شهرو روستا در حال پايان است و تا چند هفته ديگر شاهد معرفي افراد جديد به مردم شهرها و روستاهاي كشور اسلامي مان هستيم. مردان و زناني كه با معرفي خويش و ايده هايشان توانسته اند -به هرشكل ممكن- آراء مورد نياز جهت تصدي كرسي شوراي چهارم را بدست آورده و جانشين اسلاف خود شوند.
شهر بزرگ مرودشت نيز بعنوان دومين شهر استان پهناور فارس گرماي انتخابات شورا را حس كرده و انبوه خودروهاي پارك شده در كوچه پس كوچه هاي شهر، نشان از جلسات متعدد كانديداهاي محترم با شهروندان دارد. شهرونداني كه در سه دوره گذشته اميدوارانه پاي صندوق هاي رأي آمده و برخي از سر شناخت و بعضي از روي تعارفات خويشاوندي و توصيه هاي فاميلي رأي با ارزش خويش را به نام كانديداي توصيه شده ريخته اند.
نشستن پاي صحبت هاي برخي از اين دوستان و حاضر شدن در جلسات ايشان نشان دهنده اين واقعيت تلخ است كه متاسفانه ردپاي گرايشات قومي و قبيله اي هنوز پررنگ است و تنها هنر برخي كانديداهاي محترم، پنهان شدن پشت داشته هاي خويشاوندي و تعداد اقربا و فاميل است. نكته اي كه بايد در نظر داشت «نقش آگاهان و صاحبان انديشه و فكر» است كه مي تواند افكار مندرس و از مد افتاده قوم و قبيله را از ذهن و جان مردم شريف اين ديار بزدايد. مردم بزرگي كه همواره شاهد اختلاف سليقه و منازعات بي مورد منتخبين خويش در صحن شورا بوده اند و فرصت طلايي خدمت به آنان، صرف زدودن ناهماهنگي بين اعضاي شورا شده است.
ياد آوري مدت زمان طولاني خالي ماندن صندلي شهردار در دومين شهر استان، گواه اين مطلب است كه ميوه اختلافات قومي و قبيله اي و نتيجه مرزبندي بين عشاير و غير عشاير، ترك و فارس، عرب و عجم (كه در بارگاه الهي هيچ شرافتي بر يكديگر بجز تقواي بيشتر ندارند) چيزي جز سرگرداني بيشتر مردم و دورماندن مرودشت از قافله توسعه نيست.
مديريت شهري، گرداندن چرخ شهرداري و نشستن بر كرسي خدمت رساني به مردم صبور اين شهر، مايملك پدري هيچ كس نيست كه آن را به دوستان و هم جناحي هاي خويش هديه كرده و منافع مردم را به خطر بيندازد. مديريت اين شهر آكنده از توانمندي و لبريز از نعمت هاي خداداد، عرصه آزمون و خطاي دوستان، سكوي پرتاب رفقا و محل تربيت مدير نيست. اين عرصه، محل حضور مديراني است كه قبلا و در جاي ديگر تجربه خويش را به دست آورده و ميوه تجربيات خويش را به اين شهر آورده باشند.
پر واضح است كه به مصداق «از كوزه همان برون تراود كه در اوست» تصميمات هر شورا برآيند توان و دانش مديريتي اعضاي آن شورا است. نگاهي به شوراهاي موفق كه در عرصه هاي ارتباط سالم با مردم، افزايش درآمد شهرداري، بهبود روند خدمت رساني شهرداري ها و اصلاح سيستم جاري شهرداري موفق بوده اند بيانگر اين موضوع مهم است كه چيدمان اعضاي شوراي شهر –در هركجاي اين خاك عزيز- بسيار مهم و سرنوشت ساز است. فرستادن افراد جبون، بي تجربه و فاقد برنامه كه تنها به تعداد فاميل خويش متكي هستند، حاصلي جزكنار هم نشستن افراد ناهماهنگ و پررنگ تر شدن افسوس ما در فرداهاي پيش رو ندارد. از آن بدتر فرستادن كساني است كه وامدار جناح هاي بي رنگ شده سياسي بوده و مريداني بي اختيار در عمل به برنامه هاي آنان هستند. مريداني كه هنگام آب خوردن در صحن شورا از اين و آن اجازه گرفته و بعوض ترس از خدا، دلسوزي براي مردم و انديشيدن به آخرت خويش، مجري اوامر رسيده بوده و منافع مردم و حق الناس را فداي مصالح سياسي مي كنند.
شوراي شهر پاينخت بعنوان نمونه يك شوراي موفق در پي ريزي توسعه ابر شهر تهران ميتواند الگوي مناسبي براي فهم درست اهميت و جايگاه شورا در پيگيري منافع مردم و اقتدار بخشي به مديريت شهري باشد. گرچه شوراي شهر تهران نيز از حاشيه دور نبوده و بعضا سروصداي اختلافات از درون آن بگوش رسيده اما برآيند كلي حضور شش ساله اعضاي آن «توسعه نسبتا متوازن كلان شهر تهران، زدودن نسبي تفاوت شمال و جنوب، تجميع مناسب در آمدهاي شهرداري، اعتماد سازي ميان مردم و مديريت شهري و كاستن از بحران هاي مديريت شهري» است. شوراي سوم شهر تهران تا آنجا در عملكرد خويش در انتخاب شهردار و برآوردن مطالبات مردم پايتخت -كه برخلاف مردم مرودشت مردماني بسيار متوقع و پرسشگرند- موفق بوده كه شهردار انتخابي ايشان، هم اينك داعيه دار تصدي بالاترين پست اجرايي كشور است.
تجربه سه دوره گذشته نشان داده كه عليرغم زحمات تمامي اعضاي محترم ادوار گذشته شورا، جاي مديران كارآزموده و افراد كاربلد بر كرسي هاي شورا خالي است. هنوز چشم حسرت شهروندان به حضور افرادي است كه تجربه رويارويي با مديران ارشد شهرستان، استان و كشور و نحوه تعامل با آنان را قبل از ورود به صحن شورا داشته باشند و پيچ و خم مناسبات اداري، راه هاي كسب درآمد شهرداري ها و جلب سرمايه گذار را بلد باشند. يادمان باشد كه حضور افراد مجرب و كارآمدي چون«احمد مسجد جامعي» وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي «محمدعلي نجفي» وزير سابق آموزش و پرورش و «معصومه ابتكار» معاون سابق رييس جمهور و رييس سازمان محيط زيست كشور نتيجه آگاهي و انتخاب هوشمندانه مردم پايتخت بوده است. فرستادن مديران و افراد كارآزموده به شوراي چهارم شهر مرودشت، وظيفه تاريخي همه ي كساني است كه شهرشان را دوست دارند و خود را شهروند آگاه اين شهر مي دانند.
وقت آن است كه شهروندان سليم، جوانان رشيد اين شهر و آن هايي كه هنوز تصميم خود را براي حمايت از كانديداهاي محترم حاضر در ميدان نگرفته اند، عرض اندام كرده و با تكرار تجربه موفق مردم تهران، كرسي هاي با ارزش شوراي شهر را به مديران و افراد ميدان ديده بسپارند.
و اما ...
اين باور غلط و ناشي از جهل كه شهر مرودشت بدليل كوچكي و پايين بودن درآمد شهرداري اش در مقايسه با شيراز وساير شهر هاي بزرگ، نبايد از داشتن شهرداران بزرگ و ممتاز بهره ببرد، خيانتي نابخشودني در حق مردم و ناديده گرفتن قافله تمدن بشري است كه با سرعت نور در حال گذر است. به باور نگارنده، شهر مرودشت بزرگي لازم براي داشتن شهرداران مبرز و متخصص را دارد و مشكلات مالي و كمبود درآمد آن نيز (به زعم اهالي فن) نتيجه عدم اعتماد سازي، فقدان ارتباط با مردم و ضعف مديريت است.
هنوز به خاطر دارم كه دوست فرهيخته ام«عزيزاله خردمند» مديركل اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامي فارس، پس از پايان مراسم گشايش سالن اجتماعات مهر مرودشت در گوشم نجوا كرد كه: اگر مي خواهيد شهرتان پيشرفت كند و سر و وضعي آبرومندانه پيدا كند، شهرداران خود را از ميان شهرداران موفق شهرهاي بزرگ كشور انتخاب كنيد!
هنوز هم جمله ساده و راهگشاي آن دوست دنيا ديده و شريف در گوشم زنگ مي زند و هنوز اميدوارم افق ديد دوستان راه يافته به شوراي چهارم اسلامي شهرم، مرزهاي دور را در نورديده و آينده روشن و سرشار از لبخند را ميهمان كوچه پس كوچه هاي اين شهر كند.
شهرام صالحی