|
گفتگوی خبرگزاری فارس با عبدالرضا قیصری
|
1190
|
:كد |
پنج شنبه 30 فروردين 1392 |
به گزارش خبرنگار ادبیات انقلاب اسلامی؛ عبدالرضا قیصری، دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی است که علاوه بر نوشتن به سرودن نیز مشغول است. توجه این شاعر شیرازی به طنز قابل اعتناست.
گفتوگوی مفصل حسین قرایی با قیصری را بخوانید؛
فارس: جناب قیصری! خودتان را معرفی کنید.
بنده «عبدالرضا قیصری» متولد «مرودشت» استان فارس هستم.
فارس: اگر اشتباه نکنم جنابعالی دانشجوی دکترا هم هستید.
بله، دانشجوی دکترای ادبیات عرفانی در دانشگاه شیراز.
* هنوز ادبیات پایداری را در مقطع دکترا نداریم
فارس: با توجه به اینکه شما به شعر دفاع مقدس و ادبیات انقلاب علاقمندید و در این عرصه فعالیت میکنید، چرا رشته ادبیات فارسی گرایش ادبیات پایداری را انتخاب نکردید؟
البته دوره کارشناسی ارشد را در رشته «ادبیات پایداری» گذراندم و یکی از هفت نفری بودم که در دورهی اول در این رشته پذیرفته شدم. این دوره را در دانشگاه شهید باهنر کرمان گذراندم و در دوره دکترا هم به این رشته علاقمند بودم، منتهی مقطع دکتری این رشته هنوز راه اندازی نشده است.
فارس: پس در اینجا یک ضعف بزرگ سیستم دانشگاهی کشور در حوزهی ادبیات فارسی هم مشخص میشود، یعنی هم ادبیات پایداری و هم ادبیات انقلاب اسلامی در دوره دکتری نادیده گرفته میشود!
بله متأسفانه همین طور است!
فارس: و این هم باز از مظلومیتهای ادبیات و انقلاب اسلامی است.
البته دانشگاه کرمان، تهران، سمنان و چند جای دیگر تا آن جایی که من شنیدهام پیگیر این قضیه هستند که در مقطع دکتری هم این رشته را راهاندازی کنند، منتهی همانطور که فرمودید این امکان هنوز وجود ندارد و کسانی که در مقطع کارشناسی ارشد در رشته ی ادبیات پایداری فارغالتحصیل میشوند، امکان ادامهی تحصیل در مقطع دکتری در رشته تخصصی خودشان را ندارند.
فارس: جناب قیصری! خیلی مشتاقم که شما از دوران کودکی، نوجوانی و جوانی برایمان صحبت کنید.
بنده فعالیت هنریام را در مقطع متوسطه در حوزه «خوشنویسی» شروع کردم و از آن طریق با اشعار ارزشمند بزرگان ادبیات آشنا شدم. علاقمندی بنده با شعر و زبان و ادبیات فارسی همزمان شد با پذیرفته شدنم در «رشته مهندسی کشاورزی دانشگاه شیراز» و این علاقه را در دورهی دانشجویی پرورش دادم و به سمت شعر و ادبیات گرایش پیدا کردم؛ در انجمنهای ادبی به خصوص انجمن شعر «مرودشت» از سال 78 حضور پیدا کردم و با ارائه آثارم به فعالیت پرداختم.
* در ابتدای کار ادبی به بحث «طنز» علاقمند بودم
فارس: در انجمن شعر «مرودشت» که آن سالها حضور پیدا می کردید، کدام یک از دوستان در آن انجمن بیشتر حضور داشتند؟
دوستانی بودند که در حال حاضر متأسفانه در قید حیات نیستند؛ بزرگانی مانند «مرحوم سید حامد حسینی و مرحوم کاووسی» که از شاعران خوب و پیشکسوت شهرستان بودند و از شاعران جوان فعال آن زمان هم آقایان مصطفی صادقی، فخرالدین زارعی نژاد، علی مرادی، محمد علی پورشیخ علی و دوستان دیگر که در آن انجمن فعالیت داشتند و بنده هم در آن جمع حاضر میشدم. البته بنده در ابتدای کار ادبی به بحث «طنز» علاقمند بودم و در این حوزه به سرایش آثار هم میپرداختم و برگزیدهی جشنوارههای استانی «طنز مکتوب» در آن مقطعی که به کار طنز مشغول بودم هم شدم.
فارس: در سلسله همایشهایی که «حوزه هنری» برگزار میکرد؟
در آن مقطع البته جهاد دانشگاهی جشنوارههای استانی را برگزار میکرد؛ یعنی در سالهای 79- 78 برگزیده شدم و بعد هم در برنامههای «حوزه هنری» مانند «حلقهی رندان» و دیگر برنامهها به شکلی راهنمایی شدم و از امکاناتی که ایجاد کرده بودند استفاده کردم. همچنین با شرکت در این برنامهها با انجمنهای طنز استان در شیراز آشنا شدم و با آنها این فعالیتها را دنبال کردم.
همزمان با کار «طنز»، شعر «دفاع مقدس» را هم با تعدادی از دوستان دنبال میکردم و در جشنوارههای استانی شعر «دفاع مقدس» استان «فارس» از همان دورههای اول که برگزار میشد، در جمع شاعران برگزیده و تقدیر شده قرار گرفتم؛ این روال همین طور ادامه پیدا کرد و پیش آمدم تا اینکه دوره کارشناسی را در رشتهی «مهندسی کشاورزی» به پایان رساندم و در دورهی کارشناسی ارشد در رشتهی «ادبیات پایداری» در دانشگاه «شهید باهنر» کرمان پذیرفته شدم.
* کمبود منابع برای تهیه کتابها و سرفصلهای رشته ادبیات پایداری
فارس: در «دانشگاه شهید باهنر کرمان» کسی بود که شما را در این حوزه تشویق و ترغیب کند؟
بله، اساتید «دانشگاه کرمان» انصافا دلسوزانه رشتهی «ادبیات پایداری» را پیگیری کرده بوند؛ به خصوص اساتیدی مانند آقای دکتر محمد صادق بصیری، آقای دکتر محمدرضا صرفی، آقای دکتر امیری خراسانی، آقای دکتر محمود مدبری، آقای دکتر عنایت الله شریف پور و دیگر اساتید در آنجا انصافا تلاش میکردند و یک انجمن ادبیات پایداری هم با همکاری «حفظ آثار» راهاندازی کرده بودند و جلسات این انجمن را هفتگی یا ماهانه در بنیاد تشکیل میدادند. جالب این که همهی اساتید در بخش زبان فارسی عضو این انجمن بودند و از برکات آن جلساتی که تشکیل میدادند ایجاد رشتهی ادبیات پایداری بود که ابتدا در دانشگاه کرمان اتفاق افتاد؛ ما هم توفیق داشتیم -به عنوان گروه اول که پذیرفته شدند- وارد این رشته شویم. البته به دلیل اینکه رشته ادبیات پایداری تازه و جدید بود مسائل خاص خودش را هم داشت که یکی از آنها کمبود منابع برای تهیه کتابها و سرفصلهای مورد نیاز این رشته بود.
فارس: در دورهی کارشناسی ارشد این رشته بیشتر به کدام کتابهای «نظم و نثر» توجه میشد؟
سرفصلهای دروس -با توجه به اینکه دورهی اول این رشته بود- خیلی خوب انتخاب شده بود؛ هر چند نقدهایی هم به آن وارد بود. به همین دلیل ما بعدا به پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، خدمت اساتید این پژوهشگاه مانند «دکتر سنگری و دکتر اکبری و دکتر امیری خراسانی» و دیگر اساتید رسیدیم و آمدیم به عنوان دانشجویان گروه اول این رشته آسیب شناسی کردیم و نقاط قوت و نقاط ضعف سرفصلهای این دروس را بررسی کردیم. البته ما با فقر منابع برای تدریس مواجه بودیم که این را با همکاری اساتید و تلاشی که «بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس» انجام داد برطرف کردیم و نقطه ضعفها را پوشاندیم و کار را خیلی خوب پیش بردیم.
این فعالیتها با «کنگره ادبیات پایداری» که در «کرمان» برگزار میشد همزمان شد که انعکاس خوبی هم داشت. از دروسی که ما در دورهی کارشناسی این رشته گذراندیم، درس آشنایی با نظم و ادبیات منظوم دفاع مقدس را داشتیم.
فارس: فکر میکنم در ادبیات منظوم کتاب سه جلدی ادبیات منظوم دفاع مقدس «دکتر محمدرضا سنگری» جزء منابع بوده است.
این از منابع اصلی بود و یا «دستی بر آتش/دکتر کافی» و سایر منابعی که بعضی از آنها را میشود حدس زد و بعضی از آنها را هم خودمان به صورت ابتکاری از آثار شاعران و از مجموعه مقالاتی که به صورت پراکنده در جاهای مختلف منتشر شده بودند را جمعآوری میکردیم.
* مقالات خیلی خوبی در حوزه تطبیقی در کنگره دارد ارائه میشود
فارس: ادبیات تطبیقی هم داشتید؟
بله، ادبیات تطبیقی هم همزمان در دانشگاه کرمان برپا بود و اتفاقا دوستانی هم در حوزه تطبیقی ادبیات مقاومت کار میکردند.
عموما شاعرانی که در «ادبیات انقلاب اسلامی» برای تطبیق با سایر کشورها قرار میگرفتند آقایان «قزوه، قیصر امینپور و سید حسن حسینی» -به عنوان شاعرانی که شناختهتر بودند- مورد توجه قرار میگرفتند و به آنها پرداخته میشد. البته رویکرد بسیار خوبی بود که همچنان هم ادامه دارد و در حال حاضر مقالات خیلی خوبی در حوزه تطبیقی در کنگره دارد ارائه میشود. من فکر میکنم کلا حرکت امیدوارکنندهای با همکاری «بنیاد حفظ آثار» شکل گرفت، به خصوص در دانشگاه شهید باهنر و سایر دانشگاهها و اگر اطلاع داشته باشید در حدود 10 دانشگاه الان هستند که در مقطع کارشناسی ارشد رشته «ادبیات پایداری» را دارند که دانشگاه «شیراز» هم از مهر ماه 91 فعالیت خود را در این رشته آغاز کرده است.
فارس: پس حرکت خوبی بوده است و دارد بهتر هم میشود!
بله، بنده هم از سال 1389 توفیق خدمت در «بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس» استان فارس به عنوان «مدیر ادبیات و انتشارات» را دارم.
فارس: موضوع پایان نامه جناب عالی در مقطع فوق لیسانس چه بود؟
«طنز و شوخ طبعی در خاطره نوشتههای دفاع مقدس» را بررسی کردم.
فارس: قطعا کتاب چند جلدی «فرهنگ جبهه» از «سید مهدی فهیمی» به کارتان آمده است؟
بله، آن کتاب خیلی به کارم آمد، ولی علاوه بر آن حدود 40 کتاب را به عنوان منبع با سر زدن به این استان و آن استان و کتابخانهها پیدا نمودم و از آنها استفاده کردم.
فارس: این منابع فقط در خاطره بوده است؟
بله، من در ابتدا میخواستم که داستان کوتاه را هم در پایان نامه بگنجانم، منتهی به دلیل گسترده شدن موضوع این کار را نکردم، زیرا خود خاطرات هم گفتنیهای بسیاری دارد و بحث بسیار وسیع و قابل پردازشی است. اگر خداوند توفیق دهد این پایاننامه را ان شاءالله به صورت کتاب منتشر خواهم کرد.
* دسترسی به کسانی که تجارب مستقیم از دفاع مقدس دارند تا زمانی مشخص میسر خواهد بود
فارس: جناب قیصری! به نظر شما خاطره چه جایگاهی در ادبیات بعد از انقلاب داشته است؟
خاطره قطعا پرکارترین گونهی ادبی در ادبیات انقلاب و پس از انقلاب بوده است، به ویژه در «دفاع مقدس»؛ یعنی از لحاظ حجم آثار تولید شده نسبت به قالبهای دیگر، قالب خاطره بیرقیب است. ما اگر این شرایط خاص را در نظر بگیریم که دسترسی به کسانی که تجارب مستقیم از دفاع مقدس دارند تا زمانی مشخص میسر خواهد بود، به این پی میبریم که خاطرات مکتوب گنجهای خیلی ارزشمندی هستند که بعدها میتوانند درونی شوند و تبدیل به رمانها و داستانها و اشعار مختلفی شوند و به صورت منبعی برای تولید آثار ادبی درآیند.
فارس: شما بیشتر به کدام یک از خاطرهنویسان توجه داشتهاید؟
بیشتر از رزمندگانی که شم نویسندگی داشتهاند و این خاطرات را نوشتهاند. البته باید در اینجا مرز بین داستان و خاطره را روشن کنیم. یکسری از نویسندگان هستند که با استفاده از خاطرات خودشان و یا دیگران اقدام به نوشتن داستان یا زندگینامهی داستانی و رمان کردهاند؛ ما اینها را در دستهبندیهایمان در بخش داستان بررسی خواهیم کرد، منتهی خاطرات را عموما کتابهایی مد نظر میگیریم که وجه خیالپردازی داستان گونه وارد آن شده باشد و اینها به صورت خاطرات ناب و مستند ارائه شده باشد.
فارس: یعنی روایتی باشد که هیچ تخیلی در آن وارد نشده باشد و فقط به مضمون توجه داشته باشد.
احسنت، استناد باشد ولی داستان طبعا این ویژگیها را ندارد؛ به این دلیل که در آن شخصیتپردازی و تخیلپردازی و بازآفرینی میشود، ولی در بحث خاطره بنده کتاب «جنگ دوست داشتنی آقای سعید تاجیک» را خیلی دوشت دارم.
فارس: کتاب «جنگ دوست داشتنی» کتابی است که با «طنز» آمیخته است و جذابیتهای ویژهای دارد.
بله، کاملا. مقالهای علمی، پژوهشی با موضوع طنز هم برای این کتاب نوشتم و در مجلهی «ادبیات پایداری» دانشگاه کرمان به چاپ رسید.
کتابهای «احمد یوسفزاده» -که در کرمان تشریف دارند و آزاده هستند- و کتاب «لبخند در قفس» و یک کتاب دیگر را نوشتهاند که اینها هم مایههای طنز دارد و بسیار جالب و خواندنی است، آثار آقای «اکبر صحرایی» که کتابهایی در حوزه خاطرات هستند و یکسری کتابهایی هم که شامل مجموعه از خاطرات راجع به رزمندگان متعدد بود و در آنها تک خاطرههایی بسیار خواندنی وجود داشت، همهی اینها را بنده بررسی کردم و برای تهیه پایاننامهام از آنها استفاده کردم.
فارس: بعد از کارشناسی ارشد وارد مقطع دکتری در دانشگاه شیراز شدید؟
البته من علاقهمند بودم که در دانشگاه کرمان دوره دکتری را در رشتهی ادبیات پایداری بگذرانم ولی این امکان به دلیلی که خدمت تان عرض کردم به وجود نیامد. در نتیجه بنده بعد از شرکت در آزمون دکتری و مصاحبه در دانشگاه «شیراز» پذیرفته شدم؛ منتهی ما از آقای «دکتر کافی» از دیرباز در حوزه «ادبیات پایداری» بهره میگیریم، زیرا ایشان استادی ارزشمند و توانمند و بسیار مسلط هستند و خیلی عالی هم دارند کار میکنند و در دانشگاه شیراز و در کنار ایشان و با همکاری «بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس» فعالیتهای خیلی خوبی در حوزهی «ادبیات دفاع مقدس» در استان داریم پایهگذاری میکنیم که از کارهای انجام شده میتوان به «کانون دانش آموختگان ادبیات پایداری» استان اشاره کرد. این کانون را ما برای اولین بار در استان پایهگذاری کردیم و هسته مرکزی آن هم 7 نفر از کارشناسان ارشد «ادبیات پایداری» یا «ادبیات فارسی» که پایاننامهشان را در حوزه «ادبیات دفاع مقدس یا انقلاب اسلامی» کار کردهاند تشکیل میدهند. در حال حاضر کانون فعالیتهایی را هم دارد و همچنان امیدوار هستیم که به مرور با افزایش فارغالتحصیلان این رشته و جذب آنها بتوانیم یکسری برنامهها را در حوزه ادبیات پایداری در بخشهای علمی و پژوهشی سامان دهیم و برنامههای ارزشمندی را بتوانیم پیشبینی و اجرا کنیم.
* گفتوگویی که با این شهید در شعر انجام دادم احساس واقعیام بود
فارس: اگر اجازه دهید بنده یکی از شعرهای شما را میخوانم و شما راجع به آن چند کلامی صحبت کنید. عنوان این شعر «متشکرم!» است:
"برای افتخار قبیلهام «شهید عبدالواحد مردانی»"
متشکرم! که شعر مرا خواندی
من توی این مجادله تنهایم
عکسم کنار منظرهها بد نیست
اما به این خرابه نمیآید
این سوی عکس، خشکی گلدان
آن سوی هست جای زن و فرزند
مصلوب جان ندادهی بیفردا
مقهور نقش بازی دنیایم
... تا بیت آخر آن که احساس دوری از شهدا و جا ماندن از قافلهی شهدا را دارد.
این شعر در مجموع کل شعرهایم که من تا الان سرودهام شاخص است، زیرا اتفاقی که در سرایش آن افتاد یک تجربهی منحصر به فرد بود؛ به این دلیل در شروع شعرم شهید را مخاطب قرار دادم و از ایشان تشکر کردم. بنده حضور شهید را کاملا احساس کردم و گفتوگویی هم که با ایشان در شعر انجام دادم احساس واقعیام بود. فکر کردم که چقدر هنوز وابستگی و دل بستگیهای بیارزش و کم ارزشی به این دنیا داریم و شهید در واقع با نگاهش و نوع ارتباطش که با ما دارد و آن مهربانی و آرامشی که دارد این موضوع را به ما یادآور میشود و تذکر میدهد و به ما اجازه میدهد که واقعیت خودمان را بازبینی کنیم و خودمان را در آیینه پاک و زلال و خمهرشان ببینیم و از طرف دیگر چون این شهید بزرگوار پسر دایی بنده هستند خاطراتی از او دارم و ایشان هم مانند همهی شهدا حضورشان حس میشود و زنده هستند و این گفتوگو و شعر در یک شرایط خاص و با یک تجربهی ارزشمند اتفاق افتاد.
* مراقب باشیم تا دشمن درونی -نفس- و دشمن بیرونی بدون آمادگی قبلی حمله نکنند
فارس: یک کار دیگری که دارای فضای متفاوتتری است جالب است که میگویید:
پرنده باش ولی پر نکش خطر دارد
همیشه گربهی همسایه فکر شر دارد
راجع به واژه «پرنده» هم چند کلامی بفرمایید.
در این شعر در نظر داشتم که مقداری به خویشتن خودم قبل از اینکه به غرور و برون گرایی برسد توجه داشته باشم. از جهتی این شعر به گونهای یک وصف حال است برای اینکه مراقب باشم تا دشمن درونی که همان نفس است و دشمن بیرونی بدون آمادگی قبلی حمله نکند. این شعر فضایی این چنینی داشت، البته بیارتباط با فضای دفاع مقدس هم نبود.
فارس: البته به آن صراحتی که در شعر قبلی به دفاع مقدس داشتید نبود و این شعر در لفافهای از کلمات زیبا بود. این شعرها را من از کتاب شما نخواندم، از کتابی به کوشش «مجتبی صادقی» با عنوان «به نفع کلمات/گزیده شعر شهرستان مرودشت» خواندم. از همین جا فتح باب کنیم و ببینیم حضرت عالی به عنوان یکی از شاعران موفق -به خصوص در حوزهی دفاع مقدس- چه آثاری را به جامعه فرهنگی ما هدیه دادهاید؟
کتاب «امتداد پروانهها» که شامل منتخبی از اشعار دفاع مقدس «شهرستان مرودشت» است را در سال 91 توانستم با همکاری اداره ارشاد «شهرستان مرودشت» و مؤسسه فرهنگی هنری «فانوس نویسان مهر» ارائه دهم.
* بازگشت به ارزشهای دفاع مقدس در شعر «مرودشت» تازه آغاز شده است
فارس: طریقهی گزینش آثار در این حوزه چگونه بوده است؟
بنده از فرصت دوستی و سابقهی ارتباطی که با شاعران ارزشمند شهرستان در طول سالیان داشتم استفاده کردم و از مدتها پیش این آثار را با هدفی کنار گذاشتم، یعنی اینکه این داستان را داشتم و فکر میکردم که این آثار را یک روزی باید در کنار هم قرار داد و در قالب یک آلبوم ارائه داد؛ به همین دلیل با هدفی که از قبل داشتم به این آثار مراجعه کردم و آن آثار را جمعآوری کردم. منتهی بنده در مقدمه کتاب توضیح دادم که شعر «مرودشت» شعر جوانی است زیرا از دههی 70 -بعد از اینکه سالهای «دفاع مقدس» تمام شده بود- شکل گرفت، اما ما میبینیم که بازگشت به ارزشهای دفاع مقدس در شعر «مرودشت» تازه آغاز شده است.
فارس: آقای قیصری! شعر «مرودشت» مگر چقدر پتانسیل دارد که امسال حضرت عالی در حوزه دفاع مقدس کتابی را چاپ کردید و یک کتاب هم آقای «مجتبی صادقی» در حوزه شعر «مرودشت» چاپ کردهاند؟
من حتی فکر میکنم که ظرفیت خیلی بیشتر از این هم باشد، یعنی بدون هیچ تعارفی من الان میتوانم شاعرانی را نام ببرم که هر کدام از آنها میتوانند خودشان به صورت مستقل کتابهای بسیار ارزشمندی را چاپ کنند، کما اینکه خودم هم مجموعه آثار طنز تحت عنوان «نفتی نشی» را آماده چاپ دارم.
فارس: یک بیان محاورهای گاهی اوقات در کلام و شعر شما هست و این از ویژگیهای سبکی شماست.
بله، آقای «دکتر کافی» هم به این نکته اشاره کردهاند. و این ویژگی بیان طنزآمیز و بیان عامیانه از همان ابتدا در شعر من بوده است. رونمایی از کتاب «در امتداد پروانهها» را در «مرودشت» با حضور «دکتر کافی و دکتر مرادی» و چند تن از کارشناسان دیگر انجام دادیم و در آنجا آقای «دکتر کافی» یک آسیبشناسی خیلی خوبی هم روی «ادبیات انقلاب اسلامی» و شعر انجام دادند و به نقاط قوت و ضعف شعر «مرودشت» هم اشاراتی داشتند و این کتاب را هم بررسی کردند؛ آن اتفاق اتفاق خیلی خوبی بود.
فارس: اثر دوم شما چه نام داشت؟
مجموعه طنز «نفتی نشی».
فارس: نثر است؟
مجموعهی شعر و نثر و داستان کوتاه که آمادهی چاپ است.
فارس: جناب قیصری! اگر نکته خاصی باقی مانده است بفرمایید.
یک کتاب دیگر به عنوان «یک رزمنده یک نخل» در مجموعهی کتاب «گنجینه» کرمان دارم که خبر دادند زیر چاپ است؛ آن را هم در رابطه با یکی از شهدای «کرمان» نوشتم که مجموعهی خاطرات است. مجموعهی خاطرات جشنوارههای اول، دوم و سوم خاطرهنویسی استان «فارس» در حوزه «دفاع مقدس» را هم آماده کردهام که به امید خدا منتشر خواهد شد.
فارس: به عنوان حسن ختام مصاحبه یک بیت از شعرهای خودتان را بخوانید.
وقتی رسیدم چشمهایش اندکی تر بود
گلهای سرخ صورت و دستش معطر بود
|
نظرات بینندگان |
|
ارسال نظرات |
|
|
|
+تبلیعات در سایت مرودشت آنلاین با تعرفه های استثنائی - 09394084008
|