هر سال همزمان با برداشت محصولات گندم و جو دراستان فارس،درماههاي خرداد و تير، بقاياي ماندهدرمزارع كشاورزي كهبهكاه و كلش موسوم است در كشتزارها به آتش كشيده ميشود و داستان افزايش آلودگي هوا در شهرها و روستاهاي اين استان تكرار ميشود.
اين روند در سالهاي اخير دامنهاي فراگير پيدا كرده و چه بسا به يك معضل جدي تبديل ميشود در حالي كه هنوز راهي براي برون رفت از اين معضل پيدا نشده و براي آن چاره انديشي مناسب نيز نشده است.
به آتش كشيدن بقاياي كشاورزي در مزارع استان فارس و به وجود آمدن ستون هايي از دود و آتش،آلودگي هوا در شهرها و روستاهاي حاشيه مزارع را به حدي ميرساند كه فضاي اين مناطق درهالهاي ازدود وخاكستر فرو ميرود و در يك كلام نفس كشيدن را غير ممكن ميسازد.
حجم آلودگي ناشي ازآتش سوزي بقاياي محصولات كشاورزي به اين ختم نميشود و با وزش باد و برخاستن خاكسترهاي بر جاي مانده،اين خاكسترها بر سر و روي ساكنان شهرها و روستاهاي حاشيه مزارع فرو ميريزد.
خودروهاي عبوري كه از مسير مزارع حاشيه جادهها عبور ميكنند نيز از اين آلودگيها در امان نيستند و مجبورند براي عبور سريعتر از ستونهاي دود كه گاه عرض جاده را ميپوشاندبر سرعت خود بيافزايند كه اين موضوع نيز به ويژه در شبها خطرات عبور از اين مناطق را دوچندان ميسازد.
اين رويه تاسف بارهرسال درچنين روزهايي دراغلب شهرهاي فارس تكرار ميشود و البته همچنان اين سوال وجود داد كه چرا كشاورزان بقاياي برجاي مانده در مزارع را به آتش ميكشند؟
اين در حالي است كه هر سال دهها اطلاعيه، بيانيه، هشدار و تذكر از سوي مسوولان ذيربط صادر ميشود و كشاورزان را از اين كار بر حذر ميدارد اما ظاهرا هيچكدام از اين موارد براي كشاورزان توجيه ندارد و آنها همچنان به اين آتشها دامن ميزنند.
آنچه در سالهاي گذشتهاز سوي مسوولان استان فارس اتفاق افتاده نيز در سطح همين هشدارها و اطلاعيهها باقي مانده و به نظر ميرسد اقدامات بازدارنده جدياز سوي مسوولان استان فارس انجام نشده است كه بتواند اين معضل را پايان بخشدوبه رغم آنكه مسوولان از پيگيري قانوني و معرفي خاطيان به مراجع قضايي سخن ميگويند، تاكنون تاثيري كاهنده در اين فرايند مشاهده نشده است.
هر چند كارشناسان محيط زيست بارها گفتهاند كه آتش زدن بقاياي محصولات برداشت شدهاز مزارع، موجب نابودي عناصر زنده در خاك و در نهايت مرگ زمين ميشود اما باز هر سال در چنين روزهايي شاهد آتش سوزيهاي بزرگ و كوچك در بقاياي كشتزارها هستيم.
به گفته اين كارشناسان، حجم آلودگي ناشي از آتش زدن كاه و كلش در برخي شهرها و روستاهاي فارس بحدي است كه زندگي مردم رادر زير چتري از آلودگي برده است.
كشاورزان استان فارس بقاياي كشتزارهاي گندم و جو را براساس اين پندار كهاين كار باعث تقويت زمين براي كاشت محصولات بعدي ميشود آتش ميزنند و هر چندبارهاتاكيد شده است كه اين پندارنه تنها درست نيست بلكه به مزارع براي كاشت محصولات بعدي آسيب ميزند اما ظاهرا كشاورزان پندار خود را كاري درست و توجيه پذير ميدانند.
اين رويكرد هرسال در مناطق وسيعي از كشتزارهاي گندم و جو كه محصولات آن برداشت شده تكرار ميشود و به رغم هشدار كارشناسان ومسوولان محلي ومنطقهاي هنوز اين مشكل به قوت خود باقي است.
هماكنون مردم شهرستانهاي فيروزآباد، فسا، جهرم، لارستان، لامرد، مهر، قيروكارزين، فراشبند، كازرون، داراب، مرودشت و شيراز كه اكنون برداشت گندم و جو درآنها رو به پايان است از آلودگي ناشي از آتشسوزي بقاياي كاه و كلش رنج ميبرند.
مسوولان و كارشناسان سازمان جهاد كشاورزي استان فارس نيز بارها گفته اند كه باقي ماندن كاهوكلش در كشتزارها علاوهبر اينكه باعث پايداري خاك ميشود بهجذب مواد آلي وغناي خاك نيز كمك ميكند وخوراك مفيدي براي دامها به ويژه دامهاي عشايري است كه درتابستان با كمبود علوفه مواجه ميشوند.
اين سخنان براي كشاورزان توجيه پذير نيست و تا كنون نتوانسته است به عنوان عاملي بازدارنده در اين آتش سوزيها ايفاي نقش كندو بارها نيز گفته شده كه از كاه و كلش ميتوان در توليد قارچهاي صدفي بهره گرفت و از اين طريق موجب افزايش اشتغال و توليد درآمد نيز شد.
براساس آمارهاي موجود با استفاده از حدود ۲۰۰كيلوگرم كاه و كلش و يك كيلو گرم بذر قارچ ميتوان بيش از ۱۰۰كيلوگرم قارچ خوراكي برداشت كرد.
به رغم اينكه درسالهاي گذشته مسوولان بخشداريها، فرمانداريها ومسوولان ادارهكل حفاظت محيط زيست و سازمان جهاد كشاورزي فارس دراطلاعيههايي به كساني كه مبادرت به اين كار ميكردند هشدار دادهاند و حتي تا حد مجازات قضايي براي برخي مسببان اين اعمال نيز پيش رفته است اما همچنان درپايان برداشت محصولات كشاورزي بقاياي برجاي مانده دركشتزارهاي گندم و جو بهآتش كشيده ميشود.
مجازات كساني كه محيط زيست را آلوده ميكنند بر اساس ماده ۶۸۸قانون مجازات اسلامي انجام ميشود و قانون دراين رابطه مجازات تا يكسال حبس را براي خاطيان در نظر گرفته است.
اصل برخورد با اين متخلفان اين است كه اداره محيط زيست شاكي اين افراد باشد و دراين صورت است كه مراجع قضايي ميتوانند موضوع را پيگيري كنند.
بر اساس ماده ۶۸۸قانون مجازات اسلامي آلودهسازي آبهاي آشاميدني، دفع غير بهداشتي فضولات انساني و دامي و مواد زايد، ريختن مواد مسمومكننده در رودخانهها، ريختن زباله در خيابانها، كشتار غير مجاز دام و آلودهسازي آب و خاك و هوا جرم است و مرتكبين به حبس تا يكسال محكوم ميشوند.
تشخيص تهديد بهداشت عمومي و محيط زيست از طريق آلودگي هابرعهده وزارت بهداشت، سازمان حفاظت محيط زيست و سازمان دامپزشكي هر كدام در حيطه وظايف خودشان است.
تبصره دو اين ماده بر مجازات آلودهسازي هوا تاكيد دارد و بر اساس آن تنها آب را آلوده كردن جرم نيست بلكه هوا و خاك هم اگر آلوده شود طوري كه كيفيت بيولوژيك آن دگرگون شود شامل مجازات ميشود.
ماده ۱۱قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست و ماده ۱۶آيين نامه جلوگيري از آلودگي هوا نيز بر مجازات آلودهكنندگان هوا صراحت دارد.
سووالي كه مطرح است اين است كه چرا كشاورزان مبادرت به آتش زدن كاه و كلش بر جاي مانده در كشتزارها ميكنند و آيا واقعا اين موضوع موجب تخريب خاك و موجودات ذره بيني موجود درآن ميشود؟
به گفته مسوولان سازمان جهادكشاورزي فارس به آتش كشيدن بقاياي بر جاي مانده در كشتزارها از آن رو صورت ميگيرد كه كشاورزان ميخواهند زمين را براي كشتهاي بعدي آماده كنند.
به گفته اين مسوولان آتش زدن كاه و كلش مزارع موجب ميشود كه مواد آلي در كشتزارها از بين برود و اين تاثير نامطلوبي در برنامه كاشت محصولات دارد.
اين آتش سوزيها كود آلي مرغوب توليد شده در خاك را نابود ميسازد و موجب از بين رفتن بخش عمدهاي از خاك ميشود.
گفته ميشود كشاورزان به مضرات آتش زدن كاهوكلش آگاهندامابراي آمادهسازي زمين براي كشت بعدي و استفاده حداكثراز زمين به ناچار اين كار را انجام مي دهند.
آتش زدن كاه و كلش و بقاياي كشتزارها همچنين برنامه تناوب كشت را مختل ميكند و موجب ميشود كه خطر آتش سوزي به ساير كشتزارها نيز سرايت كند.
در حالي كه درصورتي كه كشاورزان كاه وكلش را دركشتزارها نگهدارند اين مواد بتدريج جذب خاك ميشود و بر غناي خاك ميافزايد.
براي استفادهاز كاه و كلش علاوه بر فرهنگسازي و توصيههاي كارشناسي بايد ابزارهاي تكنولوژيك را نيز بكار گرفت و بااستفاده از ماشين آلات ساقه خرد كن كه در اختيار كشاورزان قرار ميگيرد كاه و كلش را وارد پروسه اقتصادي جديدي كرد.
برخي كشاورزان فارس مجبورند بلافاصله بعد از برداشت گندم و جو مبادرت به كشت ذرت يا محصولات ديگر كنند و براي اين كار گويا فعلا چارهاي جزآتش زدن بقاياي محصولات ندارند.
براساس آمارهاي موجود كشاورزان فارس بيش از ۳۵۰هزارهكتار از كشتزارهاي خود را به كشت گندم آبي و افزون بر ۱۰۰هزار هكتار از كشتزارها را به كشت گندم ديم اختصاص دادهاند.
درهرحال به آتش كشيدن كاه و كلش بر جاي مانده در مزارع فارس داستان غم انگيزي است كه موجب نابودي خاك و موجودات مفيد درخاك ميشود اما انگيزه اقتصادي و فرصتسازي براي استفاده بيشتراززمين موجب ميشود كه اين داستان هر سال تكرار شود و شهروندان پيامدهاي ناخوشايند آن را تحمل كن