آسيب شناسي بازديد اعضاي جنبش عدم تعهد از مرودشت
نويسنده - خبرنگار: ياسين
|
1000
|
:كد |
پنج شنبه 8 شهريور 1391 |
تکیه بزرگان و دولتمردان ایران اسلامی بر مسند و صندلی ریاست جنبش عدم تعهد به نوبه خود علاوه بر آنکه برگ زرینی بر سرلوحه فعالیت های یک حکومت اسلامی در جهان پیرامون می باشد بازار داغ رایزنی ها و اظهار نظرها بسیاری از اهل فن و کارشناسان جهان را رونق بخشیده است . در این بین تیغ نقد و یا تحسین این دستاورد مهم از چشم برخی از دوستان وبلاگ نویس( وبلاگ حباب و وبلاگ مرودشتی) در مرودشت دور نمانده و غصه خوردند که ای داد بیداد چه نشسته اید عدم تعهد تمام شد و فقط سودش را تهروانی ها بردند!!!! سر ما مرودشتی ها کلاه ماند .... و هرکس به ضم خود در این خصوص اظهار نظر کارشناسانه!!!! کردند . از آنجایی که اینجانب در هر حالتی و روحیه ای باشنیدن هر موضوعی درباب مدیریت جهانی و روابط بین الملل .... و فرصت های سیاسی , اقتصادی و اجتماعی به وجود آمده در این خصوص سریعا سلولهای خاکستری مغزم به جنب و جوش می افتد و حتما باید افاده فیض کنم , چند نکته را باید به این بزرگواران وبلاگ نویس متذکر شوم :
1- بعد از سپری شدن دو دهه خداوند فرصت داد و عنایت فرمود , بالاخره کشور عزیز ما رئیس یک مجمع مهم جهانی شدیم . توقع نداشته باشید هنوز صندلی ریاست رو نگرفته این همه سران کشور های مختلف را برای شما بیاورند مرودشت تا یهویی شهرستان جهش پیدا کنه.
2- دقت بفرمائید , بروبچ تاریخ نویس و..... گفتند تخت جمشید و مرودشت یک زمانی پایتخت جهانی بوده , اما بنده خداها گفتند قبلا , نگفتند حالا!!!! مگه استاندار اصفهان و تهران خواب باشند و دور از جون...... باشند که اجازه بدهند سران محترم کشورها از هوای پشت بام برج میلاد به عنوان نماد ایران !!! و نصف جهان استفاده نکنند.
3- حالا اصلا این بزرگواران سران تشریف فرمائی کردند , شما در تخت جمشید هتلی , جایی , اتاقی در شان و عرف دیپلماتیک سراغ دارید که پذیرایی از ایشان کنید.
4- اصلا هتل و مکان و..... برای سران محترم هم که بی خیال بشویم , آیا شما هئیت دیپلماتیک و هئیت رایزنی استانی و شهرستانی سراغ دارید که پتانسیل های شهرستان!!!! رو به این بزرگواران نشان بدهد.
5- بازم اصلا بی خیال هئیت دیپلماتیک و رایزن , اصلا شما در تخت جمشید بجز بروشورهای معرفی تخت جمشید و... که عرف جهانگردی و گردشگری هست , بروشوری از فرصت های سرمایه گذاری در استان , شهرستان و تخت جمشید دیده اید که به عنوان هدیه به این سران تقدیم کنیم.
6-بگذریم آیا شما نماینده ای از استان و شهرستان را سراغ دارید که تشریف فرما شوند به فرودگاه و از مسئولین امر درخواست عبور کاروان سران و همراهان را از کمربندی شهرستان( البته نمی گوییم خیابان اصلی چون خودتان بهتر ازمن خیلی از مسائل آگاه هستید) داشته باشند . شاید یکی از این سران دول خارجی چشمش به جمال این شهر روشن شد و جنب و جوش و زنده و پویایی این شهر او را ترغیب به سرمایداری !!!! و نه سرمایه گذاری در مرودشت کند!!!!
خواهش می کنم دوستان عزیز بر اعصاب خودتان تسلط داشته باشید, اینهمه آیا استفاده کردم که منظورم رو برسانم دیدم یک آیا دیگر آمد به مخیره ام که
" آیا با تغییر استاندار, فرماندار,شهردار, شورای شهر و.... این موضوع حل و فصل میشه "
دیدم نه خیر نمیشه ....
پس لطفا خونتان را کثیف نکنید . اجازه بدهید همین جور کجدار و مریض آقایان به مدیریتشان ادامه بدهند . اوضاع احوال مدیریت استان فارس و شهرستان مرودشت من رو یاد حکایت معروف و جالبی انداخت که بد نیست شما هم آن را برای ده هزارمین باربخوانید:
یک تیم ایرانی با یک تیم ژاپنی تصمیم گرفتند که مسابقه قایقرانی برگزار کنند. هر دو تیم به سختی تمرین کردند تا در روز مسابقه به بهترین عملکرد خود دست پیدا کنند. روز مسابقه هر دو تیم آماده شدند.
وقتی ایرانی یک مایل اول را طی کردند ژاپنیها به خط پایان رسیده بودند. تیم آمریکایی از باخت خود بسیار ناامید شدند. مسئول تیم دستور داد تا بررسی های لازم برای تعیین دلایل باخت مشخص شود. برای این کار یک تیم مشاور انتخاب و بررسی ها شروع شد و اقدام اصلاحی را پیشنهاد دادند.
یافته های تیم مشاوره حاکی از این بود که در تیم ژاپن هشت نفر پارو می زنند و یک نفر هدایت می کند و در تیم ایرانی هشت نفر هدایت می کنند و یک نفر پارو می زند. نتیجه این بود که تعداد زیادی در تیم ایرانیهدایت میکنند و تعداد کمی پارو میزنند.
روز مسابقه در سال بعد مجدداً فرا رسید. ساختار مدیریت تیم ایرانی به کلی متحول شد. ساختار جدید بدین صورت بود: چهار مدیر راهنمایی و هدایت، سه مدیر راهنمایی منطقه ای و یک سیستم ارزیابی عملکرد جدید برای ارزیابی و تشویق فردی که وظیفه پارو زدن را بر عهده دارد.
تیم ایرانی این بار پس از مایل دوم نتیجه را واگذار کرد. مدیر تیم در نهایت شخصی که پارو میزد را به دلیل عملکرد ضعیف برکنار کرد و به مدیران به خاطر شناسایی مشکلات پاداش داد.
یامان باشد تنها راه توسعه و پیشرفت شهرمان تنها پایبندی به اصول انقلاب اسلامی است که بسیاری به خاطر رسیدن به آن جان خود را فدای اعتلای وطن کردند....
منبع:http://mehryar1390.blogsky.com/1391/06/08/post-68/
|
نظرات بینندگان |
کاوه با سلام خدمت یاسین عزیز
کلامتان را با لحن رسمی و کاملا جدی شروع میکنید با لهجه عامیانه و طعنه و طنز ادامه میدهید و با تمسخر و تحقیر و موعظه پایان میدهید.
جانب ادب نگاه نمی دارید و از تملق و پرگویی و پراکنده گویی نیز ابایی ندارید . از لیبرالی مدیریت وبلاگ سواستفاده میکنید و نسنجیده هر چه می خواهید می نویسید .
دوستان وبلاگ نویس مرودشتی را پر توقع و سفیه جلوه می دهید و بی ملاحظه با قلمتان , در عین بیسوادی فخر فروشی می کنید حتی املای کلمه "زعم" به معنای "گمان" را "ضم" می نویسید ...
جلوی "پتانسیل های شهرستان" چهار علامت تعجب !!!! میگذارید گویا در ظرفیت ها و استعدادهای مرودشت شک دارید ...
نابخردانه "آیا" به کار می برید و می پرسید :
" آیا با تغییر استاندار, فرماندار,شهردار, شورای شهر و.... این موضوع حل و فصل میشه "
بدانید که هر سازمان یا اداره ای که در مدیریت آن ضعف باشد بیمار است و نمی تواند در انجام کارکردهای خود موفق باشد مطمئن باشید که یکی از عوامل مهم در شکل گیری اوضاع کنونی مرودشت مسولین سابق و کنونی آن هستند البته بدیهی است که "تنها" با تغییر برخی مسولین اوضاع درست نخواهد شد . مایه تعجب است که از ضعف شهردار و شورای شهر و برخی مسولین مرودشت کاملا بی اطلاع هستید .
بی محابا سفسطه میکنید و از اصول منطقی بحث خارج می شوید و بجای توسل به عقل و استدلال , مثال و داستان را مستند نظرات خود میکنید . نسنجیده "قیاس مع الفارق" می کنید گویی در این نوشته , احساسات بر شما چیره گشته و نتوانسته اید جانب انصاف نگاه دارید ...
چرا در این نوشته اینقدر با تکبر , ریاکارانه موعظه می کنید ... چرا خود را برتر از دیگران می دانید ؟
معلوم نیست که در چه راهی شمشیر میزنید . آیا به عمد , طعنه می زنید و تمسخر می کنید ؟
آیا به عمد , فخر می فروشید و تملق می کنید و یا آنکه جانب حق را دارید و به اشتباه , راه را بیراهه رفته اید ؟
مطلبتان غیر قابل تحمل است لطفا عذر خواهی کنید ..
مرتضی اگه متن رو مودبانه تر می نوشتی شاید به دل بعضی ها می نشست ازارسنجان قوم مرودشتی حواست باشه کج دارو مریزیعنی کج نگه دار ولی نریز وای به حال ما که نماینده مان شریکی هست
|
ارسال نظرات |
|
|