همه ما زمانی که صحبت از تاریخ ایران به میان میآید، با افسوس بهیاد دوران دور قوم پارسی میافتیم؛ همان دورانی که ایران در تمام دنیا بهعنوان یک کشور بسیار قدرتمند و امپراتوری عظیم شناخته میشد. اما هنوز هم آثاری از گذشته پرافتخار ایران و ایرانی در این کشور باقی مانده است. یکی از این آثار که ما را به یاد دوران عظمت ایران میاندازد، مجموعه تاریخی پاسارگاد است.
مجموعه تاریخی پاسارگاد کجاست؟
همان طور که از نام این مجموعه مشخص است، پاسارگاد در شهری با همین نام در استان فارس قرار دارد. برای دسترسی به این مجموعه تاریخی، باید از استان فارس به شهر پاسارگاد بروید. سپس از آنجا خودتان را به مجموعه تاریخی پاسارگاد برسانید.
پاسارگاد در 80 کیلومتری شمال مرودشت، 76 کیلومتری شمال تخت جمشید و 130 کیلومتری شمال شیراز در مسیر بزرگراه شیراز اصفهان قرار دارد
لینک نقشه گوگل
https://maps.app.goo.gl/J8TWe1QD6vc3aYto6
لینک نقشه روی مسیریاب بلد
https://balad.ir/p/5Tcifew4KW3BIh
لینک مسیر روی مسیریاب نشان
https://nshn.ir/3aSbhUo6eFpky7
بهترین زمان سفر
بهترین زمان سفر به مجموعه پاسارگاد اواخر زمستان تا انتهای فصل بهار می باشد. بهتر است زمان سفر خود را به گونه ای تنظیم کنید تا در انتهای بازدید از دشت مرغاب نیز بتوانید دیدن کنید.
ثبت ملی مجموعه تاریخی پاسارگاد
مجموعه پاسارگاد در شهریور ماه 1310 با شماره 19 به ثبت آثار ملی ایران و در سال 1383 شمسی با شماره 1106 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید
چرا مجموعه تاریخی پاسارگاد حائز اهمیت است؟
اگر بنا باشد تعدادی از آثار تاریخی را بهعنوان نماد ایران انتخاب کنیم، قطعاً پاسارگاد یکی از آن نمادها خواهد بود. پاسارگاد یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران در جنوب ایران به شمار میآید. این مجموعه جزء معدود آثاری است که در فهرست میراث فرهنگی جهان یا همان یونسکو، به ثبت رسیده است. پاسارگاد تاریخ پرافتخار ایران و ایرانی را روایت میکند. در وهله اول باید خاطر نشان کنیم پاسارگاد اولین پایتخت بزرگترین حکومت پارسی، یعنی حکومت هخامنشیان است. در وهله دوم آرامگاه بزرگترین حاکم ایران، کوروش کبیر نیز در همین منطقه قرار دارد. همچنین جالب است بدانید ساخت اکثر ابنیه تاریخی این منطقه با نظارت و دستور مستقیم شخص کوروش انجام شده است. تمامی این دلایل باعث میشوند تا پاسارگاد یکی از مهمترین آثار تاریخی و فرهنگی ایران باشد.
شاید روایت تاریخ بسیاری از ابنیه تاریخی، خارج از صبر و حوصله گردشگران داخلی یا خارجی باشد؛ اما درباره پاسارگاد اصلاً این طور نیست. در حقیقت باید گفت که پاسارگاد خود تاریخ ایران است. اصلاً نمیتوان درباره تاریخ آن صحبت نکرد. در بخش شمالی استان فارس، دشتی با نام دشت پاسارگاد وجود دارد. شاید تصور کنید تاریخ ایجاد تمدن و زندگی انسانها در این دشت، به دوران هخامنشیان باز میگردد. بد نیست بدانید تحقیقات مختلفی در این منطقه انجام شده است. بر این اساس، قدمت این منطقه به هزاران سال پیش باز میگردد. هزاران سال پیش گروهی از انسانها در این دشت زندگی میکردند. در گذشته شاخهای از رود پلوار از این منطقه گذر میکرد. همین مسئله باعث ایجاد آبادی و آبادانی در این دشت شده بود.
به وجود آمدن پاسارگاد
برای آغاز ایجاد پاسارگادی که امروز شاهد حضور آن هستیم، باید به 2500 سال پیش بازگردیم. در آن دوران کوروش کبیر توانست در دشت پاسارگاد، آخرین پادشاه مادها، یعنی آستیاگ را شکست دهد. شکست آستیاگ را باید اولین آجر از بنای حکومت هخامنشی دانست. کوروش پس از پایاندادن به حکومت مادها و تأسیس سلسله هخامنشیان، مدتی را در استان فارس، هگمتانه و بابل گذراند. با این وجود هیچ یک را بهعنوان پایتخت امپراتوری گسترده خود انتخاب نکرد. او ابتدا دولت را گسترش داد. سپس یک دژ محکم ساخت و پاسارگاد را بهعنوان پایتخت خود برگزید.
اشاره کردیم که شهر پاسارگاد که شهر سلیمان هم نامیده می شود و به کاخ پاسارگاد سعادت آباد نیز معروف است، در منطقه ای بین دو شهر اصفهان و شیراز واقع شده است و قدمت آن مربوط به دوره هخامنشیان است. بناهای اصلی پاسارگاد شامل باغ بسیار بزرگ و باشکوه در کنار دو قصر و کاخ زیبا با ستون های فراوان و بسیار بزرگ بود.
در آن دوران به دلیل عبور رود پلوار از این منطقه، پاسارگاد بسیار سرسبز و خوش آب و هوا بوده است، همین موضوع سبب شده که بسیار پیش از تاسیس حکومت هخامنشی، در این منطقه سکونت وجود داشته باشد. پس تمدن حاضر بسیار قدیمی تر است. باستان شناسان تاریخچه حضور انسان ها در منطقه پاسارگاد را به دوران میانه سنگی نسبت داده اند. حال اگر در مورد هخامنشیان بگوییم، تاریخچه آشنایی هخامنشیان با این منطقه به زمان حمله آن ها به ایران و شکست مادها باز می گردد، در آن دوران کوروش کبیر آخرین پادشاه مادها را در نزدیکی منطقه پاسارگاد شکست داد و حکومت خود را آغاز نمود. لازم به ذکر است کوروش در ابتدای تشکیل حکومت هخامنشی در مناطقی مختلفی مانند بابل، انشان و هگمتانه اقامت داشت و مشغول و فتح مناطق اطراف سرزمین فارس بود. سال ها بعد کوروش کبیر تصمیم به ساخت پایتخت امپراتوری هخامنشیان گرفت.
احتمالا کاخ و قصرهای مجلل قدیمی را در برخی فیلم ها دیده باشید؛ می توانید چنین حسی از بناهای پاسارگاد در گذشته داشته باشید. در این بین کاخ پاسارگاد شیراز نماد اصلی شکوه و قدرت کوروش هخامنشی بود.
پاسارگاد در دشتی به ارتفاع ۱۹۰۰ متر از سطح دریا و در حصار کوهستان قرار دارد تا از گزند دشمنان در امان باشد. در سده هفتم قمری اتابکی از سلغریان پارس در نزدیک آرامگاه کورش بزرگ مسجدی ساخت که در آن از سنگ کاخ ها استفاده شده بود. بعدها و به مناسبت جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در سال ۱۹۷۱ این سنگ ها دوباره به جاهای اصلی خود بازگردانده شدند.
بر اساس مدارک و شواهد موجود نام پاسارگاد برای نخستین بار در دوره هخامنشی مطرح میشود که از لحاظ مکانی به دشتی اطلاق میشود که کوروش بزرگ به عنوان مرکز فرماندهی خود برگزید و در آن اقدام به ساخت بناها و کاخ هایی نمود.
دوران پارینه سنگی زمانی است که مرزهای جلگه وسیع پاسارگاد شکل گرفته است که از همان زمان محل استقرار کالای امن و مناسب برای اقوام مختلف بود. وجود کوهستان های متعدد در اطراف جلگه، تشکیل دشت سرسبز مرغاب و هم چنین تشکیل رودخانه دائمی پلوار یا رود مادی در این منطقه باعث شده بود تا پاسارگاد به مهم ترین مرکز فرمانروایی هخامنشیان تبدیل شود. بعد از ساخت شهر پاسارگاد به دستور کوروش کبیر، این منطقه به عنوان پایتخت فرمانروایی هخامنشیان انتخاب شد. بر اساس شواهد موجود، وسعت قسمت اصلی شهر پاسارگاد حدودا ۱۶۰ هکتار بوده که توسط دشت مرغاب احاطه شده بود.
آرامگاه کوروش کبیر از قرن هفتم در دوره اسلامی به علت شکوه سنگ های به کار رفته در این مجموعه های این مکان، بناهایش را به سلیمان نبی نسبت داده اند و خود پاسارگاد هم به نام مشهد ام النبی یا مشهد مادر سلیمان معروف شد. به مقبره مادر سلیمان شهرت یافت. این آرامگاه که در اطرافش سنگ های بزرگ و گران قیمتی داشت، در قسمت های میانی باغ سلطنتی پاسارگاد قرار داشت. یک مسجد با مناره های بلند هم در اطراف این آرامگاه از قرن دهم تا قرن چهاردهم میزبان نمازگزاران بود. امروزه سال های زیادی از آن دوران می گذرد؛ متاسفانه رفت و آمد اقوام مختلف در طول سال و بلایای طبیعی، بخش اعظمی از شکوه بناهای پاسارگاد آن زمان را از بین برده است.
روایات مختلفی درباره نحوه ساخت پاسارگاد وجود دارد. گویی کوروش پس از تصرفکردن کشور لیدیه و بازگشت به ایران، گروهی از معماران لیدیایی را همراه خود به پاسارگاد آورد. وی از آنها خواست در ساخت یک پایتخت با شکوه او را یاری کنند. همین باعث شد تا این ساختمانها پس از 2500 سال هنوز پایبرجا باشند. تا زمان حکومت داریوش نیز از پاسارگاد بهعنوان پایتخت ایران یاد میکردند. حتی مدت کوتاهی از حکومت داریوش کبیر نیز در همین شهر گذشت؛ اما پس از احداث تخت جمشید، پایتخت ایران از پاسارگاد به شهر پارسه انتقال یافت. جالب است بدانید پس از حمله اسکندر مقدونی به ایران، به دستور مستقیم اسکندر، گروهی از سربازان از آرامگاه کوروش در شهر پاسارگاد محافظت میکردند. اسکندر خود را مرید کوروش میدانست و تصور میکرد که پیرو خط او است.
بنیانگذار کاخ پاسارگاد
دلایل بسیاری مطرح است که ساخت این کاخ فوق العاده را به کوروش کبیر نسبت می دهند. از گواهی هایی که مورخان یونانی و رومی بر جای گذاشته اند مشخص است که اعتقاد آن ها به ساخت کاخ توسط کوروش بوده است. این نظریه به چند دلیل دیگر استوارتر می شود.
آرامگاه کوروش بزرگ که ساخته خود او بود، از نظر طراحی نقشه و کاربرد نما پردازی در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخ های دروازه، نشانگر این است که طراح همه این سازه ها یکی بوده و نتیجه سلیقه کوروش بزرگ بودهاند. کتیبه سه زبانه ایلامی، پارسی باستان و اکدی بر روی جرزها و درگاه های آن سه کاخ بیانگر آن است که آن ها با کورش ارتباط داشته اند. همچنین نوع معماری و به خصوص شیوه سنگ تراشی و بست های پاسارگادی قدمتی هر چند کوتاه بر معماری تخت جمشیدی را که از آغاز دوره داریوش بزرگ شروع شد، نشان می دهد و به ویژه در نقوش، که از سنت های کشورهای مختلف گرفته شده اند این مورد واضح تر است.
آثار سنگ تراشان لودی و ایونی در نوع تراش سنگ ها و ابزار و آلات سنگ تراشی مشخص هستند. بنابراین با مجموعه این موارد شکی نیست که بناهای پاسارگاد با کورش بزرگ آغاز شده اند و ارتباطی با کوروش جوان ندارند.
البته لازم به ذکر است که تکمیل برخی از کاخ های موجود در این مجموعه و بازسازی کاخ پاسارگاد تا زمان پادشاهی داریوش اول به طول انجامید. برخی بخش های موجود پس از دوران حکومت هخامنشی در این منطقه ساخته شده اند. اسکندر پس از فتح ایران به دلیل آن که خود را ادامه دهنده راه کوروش کبیر می دانست، دستور داد چندین سرباز به صورت ۲۴ ساعته از مقبره کوروش محافظت کنند.
معماری کاخ پاسارگاد
می توان گفت که برای معماری و ساخت کاخ پاسارگاد ذوالقرنین شیراز و در حالت کلی بناهای مختلف مجموعه پاسارگاد، از ترکیب طرح های معماری در یونان، مصر و بین النهرین استفاده کرده اند. معماری به سبک اورارتو، بیشترین تاثیر را بر نحوه معماری بناهای دوره هخامنشی داشتند. به همین دلیل بود که معماری مقبره کوروش، شباهت زیادی به مقبره زیگورات داشته است.
گویا هنگامی که کورش در سال ۵۴۵ پیش از میلاد سارد (پایتخت لیدی، شهری در غرب ترکیه امروزی) را به تصرف درآورد به شدت تحت تأثیر بناهای مرمرین شاهان لیدی قرار گرفته است. در کاخ تناسب جذاب سنگ های مرمر تیره و روشن، مخصوصا در پایه ها، جلب نظر می کند. این سنگ ها از اطراف شهر سیوند مرودشت آورده شده است.
دشت پاسارگاد در قسمت شمالی استان پارس و میان رشته کوه های زاگرس در فاصله۱۳۰ کیلومتری شمال شیراز واقع شده است. میانگین ارتفاع دشت از سطح دریا ۱۸۵۰ متر است که وسعتی حدود ۱۹۰ کیلومتر مربع را در بر می گیرد. همانطور که گفتیم قدمت منطقه پاسارگاد بر اساس پژوهش های باستان شناسی به دوره میانی پارینه سنگی می رسد. اما شاخص ترین دوره فرهنگی دشت پاسارگاد، دوره هخامنشی است.
برای معماری و ساخت بناهای منطقه باستانی کاخ پاسارگاد ، از مصالحی مانند سنگ، آجر، خشت و چوب استفاده شده است. از خشت برای پرکردن حفره های دیوار و لایه گذاری روی سکوها بهره می بردند؛ سقف اکثر بناها از جنس چوب بود و بیشتر از چوب درختان کلفت سرو استفاده می شد. منطقه پاسارگاد منطقه حاصلخیز و پر بارشی بود و از این رو برای ساخت ملات بنا از نوعی قیر سیاه طبیعی استفاده می شد که تا حد زیادی از نفوذ آب جلوگیری می کرد.
سنگ سیاه مرمر و سنگ کبود هم بخشی از سازه های مجموعه پاسارگاد را تشکیل داده بودند. حتی طبق شواهد، شخص کوروش کبیر دستور داده بود تا کاخ پاسارگاد شیراز را طوری بسازند که علاوه بر باغ سلطنتی داخل شهر، نمای زیبایی از دشت بیرون را هم ببیند. در دوران هخامنشیان، به زیبایی و استفاده از طرح های مختلف در معماری کاخ ها و بناهای مختلف اهمیت زیادی داده می شد. آخرین مرحله از ساخت کاخ پاسارگاد کوروش شیراز امروزی هم مربوط به تزئین بنای آن بود که بدین منظور بیشتر از سنگ آهکی سفید شبیه مرمر، سنگ سخت کبود و سنگ سیاه استفاده می شد.
نقشه پاسارگاد شیراز بر اساس شواهد به دست آمده
بازدید از پاسارگاد
برخی افراد تصور میکنند که پاسارگاد فقط به آرامگاه کوروش خلاصه میشود. این در حالی است که پاسارگاد یک مجموعه تاریخی فرهنگی کامل است و باید بر اساس یک مسیر ازپیشتعیینشده، از تمام بخشهای آن دیدن کنید. در این بخش مقاله قصد داریم تا شما را با راهنمای کامل بازدید از پاسارگاد آشنا کنیم.
بخشهای مختلفی که در سفر به پاسارگاد باید از آنها دیدن کنید
• آرامگاه کوروش کبیر؛
• کاروانسرای مظفری؛
• کاخ اختصاصی؛
• کاخ بارعام؛
• مجموعه باغ ایرانی؛
• کاخ دروازه؛
• سنگ دروازه؛
• برج سنگی؛
• تل تخت؛
• محوطه مقدس.
آرامگاه کوروش کبیر
آرامگاه کوروش کبیر، شاخصترین بخش مجموعه تاریخی پاسارگاد به شمار میآید. اگر به دنبال لوکیشینی عالی برای عکسبرداری از پاسارگاد هستید، قطعاً بهترین لوکشین، آرامگاه کوروش کبیر است. مقبره کوروش کبیر در بخش جنوبی مجموعه واقع شده است. بسیاری از مورخان تاریخی بر این باور هستند که ساخت آرامگاه کوروش، با دستور و نظارت کامل شخص کوروش ساخته شده است. این آرامگاه ظاهری بسیار ساده و به دور از هر گونه تجملات دارد و این مسئله بسیار حائز اهمیت است. در گذشته چنین رسم بوده که آرامگاه پادشاهان، بسیار پر زرق و برق و تجملاتی باشد؛ اما این آرامگاه بسیار ساده، اما باشکوه و چشمگیر طراحی شده است. آرامگاه کوروش 11 متر ارتفاع دارد و در فضایی با مساحت 156 مترمربع واقع شده است.
اگر کمی به این سازه دقت کنید، از نظر معماری شباهت بسیاری به معبد زیگورات دارد. زیگورات یک نیایشگاه باستانی ایرانی است و گمان میرود که کوروش تلاش داشته تا با این طراحی، تماشاگران را بهیاد معبد زیگورات بیندازد. ساخت این آرامگاه بهخوبی انجام شده است و خوشبختانه حتی با گذشت حدود 25 قرن، هنوز ظاهر خود را بهخوبی حفظ کرده است. این مقبره با ساختار پلکانی خود، از دو بخش سکوی پلکانی و بخش اتاقک آرامگاه تشکیل شده است.
کاروانسرای مظفری
کاروانسرای مظفری بخشی دیگر از مجموعه تاریخی پاسارگاد است که از چشم بسیاری از بازدیدکنندگان مخفی میماند. این کاروانسرا که در نزدیکی آرامگاه کوروش واقع شده است، 208 مترمربع وسعت دارد. طراحی این کاروانسرا از هیچ نظمی تبعیت نمیکند و ظاهری کاملاً نامنظم دارد. در اطراف این کاروانسرا فضایی باز وجود دارد که از گذشته تا دوران پهلوی، از آن بهعنوان گورستان استفاده میکردند. نکته جالب اینجاست که اقوام متوفی، سنگهایی را از مقبره کوروش سرقت میکردند و روی قبر اقوام خود قرار میدادند که امروزه این مسئله بهنوبهخود یک جاذبه گردشگری محسوب میشود.
کاخ اختصاصی
همان طور که اشاره کردیم، شهر پاسارگاد اولین پایتخت حکومت هخامنشیان بوده است. پس حتماً مکانی برای اقامت کوروش کبیر باید تعبیه میشد. کاخ اختصاصی در حقیقت همان منزل مسکونی و اقامتگاه کوروش کبیر است که 3هزار و 192 مترمربع وسعت دارد. این کاخ یک تالار مرکزی و دو ایوان شرقی و غربی داشته که در دو گوشه شمالی و جنوبی ایوان غربی، دو اتاق تعبیه شده بود. متأسفانه در طول تاریخ آسیب بسیاری به این کاخ وارد شده است و در حال حاضر جز چند کتیبه و تعدادی ستون نصفه و نیمه، چیزی از این کاخ عظیم به جا نمانده است.
با این حال بر اساس شبیهسازیهای انجام شده، پلان این ساختمان بهشکلی بوده که کوروش در آن اقامت داشته و منزلگاه شخصی کوروش بوده است. اگر به درگاههای این کاخ نگاهی بیندازید، تصویری از کوروش کبیر را خواهید یافت که چتردار یا مستخدم شخصی کوروش، او را همراهی میکند. لباسی که کوروش در این تصویر بر تن دارد، از نوع رداهای بلند هخامنشی است. در نزدیکی درگاه شرقی، سکویی سنگی به چشم میخورد که روبهروی باغ اختصاصی پاسارگاد قرار گرفته است. احتمال میرود که کوروش از این سکو برای تماشای باغ استفاده میکرده است. از نظر متریال باید گفت که از سه سنگ آهکی سیاه، سنگ سفید مرمرنما و همچنین سنگ ماسهای کبود در ساخت این کاخ باشکوه استفاده کردهاند. از نظر هنر معماری، این کاخ یک اثر هنری محسوب میشود و بهخوبی مستحکم شده است.
کاخ بارعام
پیش از شروع باید خاطر نشان کنیم که کاخ بارعام، اولین مقر سازمان ملل در طول تاریخ محسوب میشود. این کاخ محل پذیرایی کوروش بود و در آن زمان پادشاه ایران از مهمانان و مقامات تمدنهای مختلف، در این کاخ پذیرایی میکرد. همین مسئله دلالت بر فرهنگ و تمدن والای ایران و ایرانی دارد. این کاخ با مساحتی بالغ بر 2هزار 472 مترمربع در محور شمال غربی به جنوب شرقی واقع شده است و یک مرکز برای حفاظت از حقوق بشر و آزادی تمام انسانها محسوب میشد. در این کاخ یک تالار بزرگ با ۸ ستون به چشم میخورد که حدود 705 مترمربع مساحت دارد. همچنین در ۴ سمت کاخ، ۴ ایوان وجود دارد که در مجاورت ستونهای کوچکتر، ۲ اتاق دیگر به چشم میخورد
تالار مرکزی کاخ در مقایسه با سایر بخشهای دیگر آن، ارتفاع سقف بیشتری دارد. چهار درگاه در کنار تالار مرکزی وجود دارد که ارتباط بین تالار و ۴ ایوان آن را برقرار میسازد. البته در زمان بازدید از کاخ بارعام خواهید دید که فقط یک ستون در جای اصلی خود باقی مانده است که حدود 10.13 متر ارتفاع دارد. جالب است بدانید که ۷ ستون دیگر در زمان اتابکان به اطراف آرامگاه کوروش انتقال داده شده بودند تا در آنجا مسجدی بنا شود؛ البته امروزه این ستونها به جای اصلی خود بازگردانده شدهاند. یکی از بخشهای ویژه کاخ بارعام که حتماً باید از آن دیدن کنید، کتیبهای سنگی سه جرزی است که روی آن به زبانهای فارسی باستانی عیلامی، بابی و خط میخی چنین نوشته شده که: «من کوروش، شاه هستم، هخامنشی زاده.»
مجموعه باغ ایرانی و آب نماها
باغ شاهی کوروش یا پردیس کوروش به عنوان اولین نمونه باغ سازی ایرانی شناخته می شود. کانال هایی برای عبور آب در این باغ وجود داشته که این کانال ها علاوه بر جنبه زیبایی شناسی خود، وظیفه آبیاری باغ را نیز بر عهده داشتند. کانال ها از دو بخش حوضچه و جوی آب شکل گرفته بودند. وظیفه حوضچه ها کنترل سرعت آب و گرفتن گل و لای و وظیفه جوی ها انتقال آب به سراسر باغ بوده است. آب مورد نیاز باغ از رودخانه پلوار انشعاب می گرفته است. در دو طرف باغ دو کوشک وجود داشته که کاربری آنها برای استراحت و لذت از مناظر زیبای باغ بوده است. تمامی کاخ های مجموعه در این باغ قرار داشته اند و هر کاخ فضایی از باغ را به خود اختصاص داده است.
متأسفانه امروزه خبری از باغ سرسبز باستانی نیست و فقط بقایای اندکی آن به جای مانده است. بر اساس اسناد تاریخی و تحقیقات انجام شده، باغ ایرانی کوروش یک نوآوری در ایجاد باغهای سلطنتی بهحساب میآمد و ریشه تمام باغهای ایرانی که در دوران صفوی و پس از آن به وجود آمد نیز همین پردیس کوروش است.
کاخ دروازه
کاخ دروازه یکی دیگر از سه کاخ کشف شده در مجموعه پاسارگاد است. همان طور که از نام آن مشخص است، این کاخ در مسیر ورودی محوطه اصلی قرار دارد. از نظر ساختار و معماری، کاخ دروازه شباهت بسیاری با کاخ دروازه ملل واقع در شهر پارسه و تخت جمشید دارد. این کاخ مجموعاً مساحتی بالغ بر 726 مترمربع دارد و در بخش شرقی مجموعه پاسارگاد واقع شده است. متأسفانه بهدلایل مختلف، امروز بقایای چندانی از این کاخ به چشم نمیخورد؛ اما بر اساس شواهد باستانشناسی و اسناد تاریخی، این تالار 686 مترمربع وسعت و سقفی 16متری داشته که با ۸ ستون نگه داشته میشده. هر کدام از این ستونها، مکعبی شکل و دارای ابعاد ۲در۲ بودند. متأسفانه امروز اثری از این ستونها باقی نمانده و فقط بقایایی از آنها به چشم میخورد.
سنگ نگاره انسان بالدار
سنگ نگاره انسان بالدار، زیباترین و سالمترین نقشبرجسته سنگی در تمام مجموعه تاریخی پاسارگاد بهحساب میآید. متأسفانه بهدلیل فرسایش، بسیاری از جزئیات این سنگ نگاره از بین رفته است؛ اما با این وجود ظاهر کلی آن بهخوبی مشهود است. در این تصویر مردی را میتوانید ببینید که همانند تمام نقشهای دوران هخامنشی، ریش و ردایی بلند دارد. این مرد تاجی عجیب بر سر دارد و ۴ بال در هر طرف او به چشم میخورد. ارتفاع این نقش از فرق سر تا کف پا حدود 2 متر و با تاج حدود 3 متر است. این مرد بهسمت تالار اصلی نگاه میکند. گویی سازنده تلاش داشته این حس را به مخاطب القا کند که این مرد بالدار در حال حرکت بهسمت تالار اصلی است. اگر به دستان این مرد نگاه کنید، خواهید دید که دست راست او به نشان احترام و سلام روی سینه قرار دارد.
هدف از تراشیدن سنگ نگاره انسان بالدار
بیتردید زمانی که برای اولین بار این سنگ نگاره را مشاهده کنید، تلاش خواهید کرد تا جزء به جزء آن را بررسی نمایید؛ اما قطعاً این سؤال برای شما به وجود میآید که هدف از تراشیدن چنین سنگ نگارهای چه بوده؟ برای کشف معمای ساخت این سنگ نگاره، بهتر است کمی در فرهنگ تاریخی مردم عیلامی تحقیق و تفحص کنیم. در فرهنگ آیینی مردم عیلامی، نماد انسان بالدار نوعی نگهبان جادویی است. چهار شکل بادامی ماننده که بر تاج مرد بالدار قرار دارد را میتوان نشان از چهار گوشه عالم دانست.
انگار که کوروش با این نماد میخواسته نشان دهد که ایران بر چهار گوشه عالم حکومت خواهد کرد. تصویر شاخ قوچ نیز یادآوری از توجه ایرانیان باستان به این حیوان خاص است. قوچ در فرهنگ ایرانی نماد از فر کیانی یا همان نماد فروهر بهحساب میآید. صلاحیت تمام پادشاهان ایرانی باید توسط فر کیانی تأیید میشد و این نشانه شاخ قوچ نیز بدین خاطر است.
گفتنی است که حدود یک قرن پیش و در سال 1245 هجری شمسی، نوشتهای برجسته در بخش بالایی این سنگ نگاره وجود داشت که به سه زبان فارسی باستانی، بابلی و عیلامی نوشته شده بود. بخشهای بسیاری از این کتیبه در همان زمان نیز آسیب دیده بود و با تلاش محققان، فقط بخشی از آن که «من کوروشم که شاه است و هخامنشی زاده» ترجمه شده است و هیچ ارتباطی با تصویر مرد بالدار ندارد.
برج سنگی
برج سنگی یکی دیگر از بخشهای معروف مجموعه تاریخی پاسارگاد محسوب میشود که حتماً باید از آن دیدن کنید. جالب است بدانید که باستانشناسان هنوز دلیل اصلی ایجاد این برج را نمیدانند. برخی بر این باور هستند که این برج سنگی مقبره کمبوجیه، پسر کوروش کبیر است و برخی دیگر تصور میکنند که این برج یک نیایشگاه یا آتشکده بوده. حتی برخی دیگر تصور میکنند که این برج سنگی محلی برای نگهداری اسناد و مدارک مهم حکومتی بوده است. البته با توجه به ساختار کلی این برج، احتمال بیشتری وجود دارد که این برج سنگی کاربری آیینی و مذهبی داشته باشد. این برج شباهت بسیاری به برج سنگی پارسه و محوطه نقش رستم دارد که آن را با نام کعبه زرتشت میشناسند. حتی برخی باستانشناسان بر این باور هستند که «کعبه زرتشت» از این برج سنگی الگوبرداری شده است.
تل تخت
تل تخت یا همان تختگاه سلطنتی، محل ساخت ارگ سلطنتی پاسارگاد است. مورخان چنین روایت میکنند که کوروش در ساخت این تل، از بهترین معماران کمک گرفت؛ اما متأسفانه پیش از اتمام آن، از دنیا رفت. به همین خاطر اتمام این پروژه به داریوش بزرگ سپرده شد. داریوش بزرگ ۸ سال پس از مرگ کوروش، اولین پادشاه بزرگ هخامنشی، تغییراتی در نقشه اولیه این بنا ایجاد کرد و آن را به پایان رساند. طی این تغییرات، ۲ پلکان بزرگ ارگ را با خشت مسدود کردند تا آن را به گنجخانه تبدیل کنند. متأسفانه پس از فروپاشی حکومت مقتدر هخامنشی، از این تل بهعنوان مقر سربازان یونانیمقدونی استفاده میشد و همه گنجینه آن را به تاراج بردند.
محوطه مقدس
در بخش شمال غربی مجموعه تاریخی پاسارگاد، ۲ سکوی بلند که چندین متر طول دارند، توجه شما را به خود جلب خواهند کرد. در فاصله 120متری این دو سکو، جایگاهی دیگر به چشم میخورد و این سه جایگاه، تشکیل محوطه مقدس پاسارگاد را میدهند. محققان و مورخان نظرات مختلفی درباره کاربری این محوطه دارند. برخی چنین روایت میکنند که دو سکو نمادی از اهورامزدا و آناهیتا هستند. برخی دیگر چنین روایت میکنند که سکوی جنوبی برای پیشکش هومه (نوعی گیاه دارویی) به آناهیتا و از سکوی شمالی برای پیشکش گوشت به مهر یا میترا استفاده میکردند.
استروناخ، یکی از مورخان و باستانشناسان نامی نیز بر این باور است که سکوی جنوبی محل برپایی آتش و نیایش کوروش کبیر ایجاد شده است. استروناخ با استناد به ۳ قطعه آتشدان کشف شده در محوطه مقدس و همچنین نقوش برجسته که روی گوردخمههای اینجا یافت شده است، تأکید میکند که این سکوها برای نیایش و برپایی آتش طراحی شده بودند.