مرودشت نما- محمد دبیری: همه ما مرودشت را به عنوان یک شهر خاص بحساب می آوریم. شهری که در حوزه های مختلف از پتانسیل های بیشمار برخوردار بوده و بقول معروف آنچه خوبان همه دارند را یکجا در دل خود جای داده است.
تصور ما از خاص بودن دومین شهر استان، ریشه در گذشته آن دارد. زمانیکه هنوز خشکسال های پیاپی، کشاورزی ما را محدود نساخته بود، چرخ صنعت این شهر پرقدرت می چرخید و صدای بوق کارخانه قند در مرکز شهر، نوید بخش رونق اقتصادی و کسب و کار بود. خوابیدن در باد این موارد و عدم آینده نگری نزد مسئولان و مدیران عالی رتبه، سبب شد تا ازیک عامل بسیار مهم بنام نیروی انسانی متخصص به عنوان لازمه توسعه هر شهر و جامعه غافل بمانیم. به جرات می توان گفت که اهمیت نیروی انسانی متخصص برای استفاده بهینه از امکانات موجود زمانی در دستور کار ما قرار گرفت که چرخ صنعت این شهر با تعطیلی کارخانه های اطراف از کار افتاد و خشکسالی ریشه کشاورزی این شهر را نشانه گرفت.
مدیران بی تجربه بسیاری آمدند، دوره کارآموزی و آزمون و خطای خود را با استفاده از وقت و منابع این مردم سپری کرده و فرصت های ترقی را از جوانان این شهر گرفتند و دست آخر ما ماندیم و یک شهر که هنوز هم همه شرایط توسعه را دارد جز مدیرانی از جنس خود.
در واقع، طی این سالها، خلاف مسیر آب شنا کرده ایم. علیرغم اینکه بارها بر نقش مدیران توانمند در رسانه های دیداری و شنیداری، مجلات و نشریات تاکید شده است گرفتار فرصت سوزی های بی دلیل و شاید سیاسی شده ایم که نمونه آخر آن را همین روزها و در پروسه انتخاب شهردار به تماشا نشسته ایم.
در روزگاری که حتی نقش ژن برتر و ژن خوب نیز در طی کردن پله های ترقی وارد ادبیات سیاسی ما شده است، معلوم نیست سیاست زدگی علت متفاوت بودن ما است یا بی تفاوتی های و سهل انگاری های نهادینه شده در آداب و فرهنگمان.
قوی ترین مدیران وقتی بر صندلی فرمانداری این شهر تکیه می زنند، راه سکوت را پیش می گیرند و اعضای محترم شورا که با شعارهای آنچنانی و داعیه مردم داری از شهروندان رای اعتماد می گیرند ، به محض ورود به شورا، چنان تغییر می کنند که گویی هیچ قرابتی با این شهر و شهروندان آن ندارند.
موضوع آنقدر ساده است که نه نیاز به هوش سرشار دارد و نه نیاز به تفسیر های آنچنانی. نامه ای با امضاء مدیر کل امور شهر ور وستا های استانداری به فرمانداری های تابعه ارسال گردیده و به روشنی وظیفه شوراها در پروسه انتخاب شهردار و تبعات عدم پیروی از آن را مشخص نموده است.
در حالیکه اکثریت شهرهای بزرگ و کوچک کشور محتوای این نامه را نصب العین خود قرار داده و قبل از تشکیل شورا بدنبال رایزنی برای انتخاب شهردار آینده بودند، شورای ما ، عمدا یا سهوا، به این بخشنامه ابلاغی پشت کرده و این سرآغاز مشکلات امروز و شاید فردای شهر ماست.
شورای انتخابی ما، فردی غیر بومی را به عنوان شهردار این شهر معرفی کرده که صلاحیت وی به دلیل مرتبط نبودن مدرک تحصیلی تایید نگردید. به جرات می توان گفت که هیچ شهروند مرودشتی از عدم تایید ایشان خم به ابرو نیاورده، با این که نیت های متفاوتی در دلایل مخالفتمان وجود داشت.
در اینکه با هر ترازویی بکشیم این شهر استحقاق داشتن یک شهردار وزین تر در حد مراکر استانها را دارد جای هیچ حرف و حدیثی نیست اما اگر موارد اعتراض ما به انتخاب آقای محمدی به عنوان گزینه مورد نظر شورا برای شهرداری، عدم تخصص و تجربه کافی یا مرتبط نبودن مدرک تحصیلی می باشد باید کمی به عقب برگشته و ملاک های انتخاب شورای پنجم توسط خودمان را مورد بازبینی دوباره قرار دهیم. کدام یک از این معیارها را در انتخاب شورای پنجم مبنا قرار دادیم؟ تخصص و تجربه؟ مرتبط بودن مدارک تحصیلی ؟ و یا بیرون آمدن این اسم از صحن شورا، نتیجه عملکرد خود ما در بحبوحه انتخابات است؟
اینکه، شخصی از ناکجا آباد، به یکباره به عنوان گزینه شهرداری دومین شهر استان و چهلمین شهر کشور قرار می گیرد، نیاز به یک موشکافی دقیق دارد و بقول حضرت مولانا بد نیست که برای شهروندان مشخص گردد "از کجا آمده ام ؟ آمدنم بهر چه بود.....".
مورد جالبتر، دسترسی آسان و سریع قاطبه فعالین فضای مجازی به بخشنامه ها و دستور العمل های ارسالی از استانداری است. یک انتخاب خوب، نیازمند فضایی آرام و بدور از هر گونه تنش و شایعه است که متاسفانه، هنوز نامه استانداری به مسئولین مربوطه نرسیده، دست بدست می چرخد، اسم ها می آیند و می روند و آنچه که هرگز محلی از اعراب ندارد آبرو و شخصیت افراد است. قطعا باز بودن فضای اداری ما برای دستیابی به بخش نامه و برخی شیطنت های زیر پوستی برای تهییج افکار عمومی در بروز این پدیده بی تاثیر نبوده است.
شاید بهترین اتفاق ممکن که با استقبال بی سابقه شهروندان نیز روبرو شد انتخاب مهندس فرهادی به عنوان سرپرست شهرداری بود که بارقه ای از امید برای استفاده از نسل جوان و متخصص این شهر را در دلها زنده نمود. این امر می توانست سر فصل جدیدی را در بومی سازی نیروهای اجرایی و مدیریتی باز نماید که شورای محترم پنجم، در این مورد نیز بر سر انتخاب خود نایستاد. با توجه به حساسیت کمتری که سرپرستی نسبت به انتخاب شهردار دارد و حتی در شهری مانند کازرون، شورا، علیرغم عدم تایید شهردار منتخب ، مجددا خود وی معرفی گردید، انتظار می رفت که شورای محترم، حلاوت این اتفاق مبارک را از شهروندان دریغ نکرده وحداکثر تلاش خود را در نیل به این مقصود بکار ببرد هر چند که در مورد مهندس فرهادی به جرات می توان گفت "سنگ اگر کاسه زرین بشکست قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود.......".
کم کاری در چنین مواردی سبب می شودکه ما دست به واردات شهردار زده و به عنوان مثال با سپردن بی سر و صدای شهرداری شهر چند هزار نفری خانیمن برای مدتی نزدیک به دوسال به یک نیروی غیر بومی و از خویشاوندان نماینده آباده ، وی را برای شهرداری در شهر چهل هزار نفری ارسنجان آماده نماییم. به واقع با این روش، ما فرصت، سرمایه و آینده فرزندانمان را برای طی کردن دوره خطا و آزمون غیر بومی هایی که از ژن برتر برخوردارند هبه نموده در حالیکه میتوان از دهها مورد نیروی برتر و متخصص تر در شهر خودمان نام برد.
به هر روی، هنوز شهر ما، شهردار خود را نشناخته و بازار شایعات داغ داغ است. توسعه یک شهر ، مانند یک ارکست ، نیازمند همکاری ، همراهی و همدلی همه عوامل از فرماندار تا من شهروند می باشد . بنظر می رسد هیچ اراده ای در مسئولین برای حل این مشکل بصورت روشن و شفاف وجود ندارد و با این سازهای ناکوک ، آهنگ های خوشی برای شنیدن در راه نیست. محمد دبیری